آرامیس مشاور




لطفاً «جوان» نمانید! مطلب ویژه

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
نوشته شده توسط  | منتشرشده در: مقالات عمومی

شاید روان شناسان از معدود افرادی باشند که آرزو نمی کنند کسی همیشه «جوان » بماند!
شاید اگر کسی حوصله می کرد و یک روز با دقت به صحبت های اطرافیانش گوش می داد، آن وقت متوجه می شد که واژه «جوان » چقدر به دفعات زیاد و در موقعیت های گوناگون استفاده می شود. در رسانه ها و از زبان مدیران و مسئولین نیز این واژه هر روز شنیده می شد. اصلاً وقتی نام وزارت خانه ای در کشور ما وزارت ورزش و جوانان است، دیگر نیازی به تلاش برای نشان دادن اهمیت جوانی نیست. اما به خلاف این تکرار در استفاده از این واژه در زندگی روزمره و در ادبیات سیاسی و اجتماعی ما، در روان شناسی شما کمتر به واژه «دوره جوانی» برخورد می کنید. اما دلیل این امر چیست؟ ایا روان شناسی اهمیتی برای «جوانی» قائل نیست یا داستان چیز دیگری است؟

اگر شما اهل مطالعات روان شناسی باشید حتماً می دانید که یکی از شاخه های مهم این رشته، روان شناسی رشد است. در رابطه با مفهوم جوانی نیز اگر بخواهیم غور و تفحصی داشته باشیم ،بهتر است ابتدا به سراغ این بخش از روان شناسی برویم تا ببینیم دیدگاه روان شناسی در این مورد چیست.
در برخی نظریات روان شناسی رشد ، گروه های سنی خاصی تعریف شده و البته ویژگی های هر کدام از این گروه های سنی مورد بررسی قرار می گیرد اما نکته مهم و قابل توجه این است که عبارت «جوانی» و دوره جوانی در روان شناسی رشد کمتر مورد استفاده نظریه پردازان این رشته و محققان قرار گرفته است. در واقع در بسیاری از نظریات روان شناسی رشد، بعد از دوره نوجوانی با عبارت بزرگسالی روبرو هستیم و یا اینکه در برخی نظریه ها دوران بزرگسالی را به چند بخش تقسیم کرده و نام دوران ابتدایی آن را جوانی گذاشته اند. اما چرا به این صورت است؟

جوانی مسیری برای عبور
در بسیاری از نظریات روان شناسی رشد برای هر دوره ای از رشد انسان وظایفی را در نظر گرفته شده است یا به عبارتی در رابطه با دوره های زندگی بیشتر به وظایفی که مربوط به هر دوره است توجه شده است. البته این رویکرد در چند دهه اخیر یعنی از 1980 به بعد در روان شناسی رشد نقش بیشتری پیدا کرده است. به عنوان مثال ، دوره نوجوانی را غالب روان شناسان به عنوان دوره ای که قرار است هویت فرد در آن شکل بگیرد، می شناسند.اما دوره جوانی را به چه صورت تعریف کرده و اهمیت آن را چه می دانند؟
واقعیت این است که دوره جوانی بسیاری از روان شناسان تنها به عنوان دوره گذرا در نظر گرفته اند که قرار است افراد از ان عبور کرده و وارد دوره بزرگسالی بشوند. در نتیجه وظایفی که برای آن نیز در نظر گرفته شده است شامل مواردی می شود که افراد باید به انها دست پیدا کنند تا برای دوره بزرگسالی آماده باشند.
به عبارت دیگر ، در طی این دوره گذرا از افراد انتظار می رود تا بتوانند زندگی شخصی و کاری خود را سر و سامانی بدهند تا بتوانند با امادگی پا به دوره بزرگسالی بگذراند. منظور از این سر و سامان دادن نیز در غالب مواقع اتمام تحصیل، داشتن شغلی تمام وقت و البته ازدواج است.
با نوجه به این وظایف نیز محدودی سنی جوانی تعریف شده است. یعنی تا یکی دو دهه پیش در غالب متون اشاره می شد که محدوده سنی 17 تا 25 سالگی دوره جوانی محسوب می شود. اما در سال های اخیر با توجه به تاخیری که در اشتغال تمام و وقت و البته ازدواج پیش آمده برخی پیشنهاد داده اند که تا 30 سالگی گسترش دهیم. اما نکته مهم آنکه هر چند انجام وظایف دوره جوانی تاثیر گذار بوده اما فراموش نکنید که شما با پشت گوش انداختن این وظایف و تن ندادن به ازدواج و یا انجام کاری تمام وقت نمی توانید خودتان را برای همیشه جوان نگه دارید!

تفاوت بین جوانان و بزرگسالان
شاید بتوانیم چنین جمع بندی کنیم که برخلاف دیده گاه های عمومی که برای دوره نوجوانی هویتی بسیار خاص و ویژه در نظر می گیرند، در روان شناسی این دوره را به این شکل تعریف نکرده و تنها بر مبنای وظایفی که انتظار می رود افراد به انها دست پیدا کنند، چنین دوره ای را در نظر می گیرند.
شاید یکی از دلایل این امر این باشد که برخلاف دیدگاه های رایج که برای جوانان ویژگی های مثبت و یا منفی خاصی در نظر می گیرند، در روان شناسی رشد تا به امروز تفاوت های اساسی و مشخصی بین دوره ای که به عنوان جوانی می شناسیم و دوران بعد از آن یعنی بزرگسالی دیده نشده است. در واقع افراد با گذر سال ها تجربیات بیشتری کسب می کنند ، در زندگی موقعیت های بهتری به دست می آورند اما از تغییرات روان شناختی خاص و مشخصی که تعیین کننده تفاوت بین دوره جوانی و بزرگسالی باشد، خبری نیست.
بگذارید برای باز شدن موضوع دوباره به گروه سنی نوجوانی باز گردیم. تا پیش از دوره نوجوانی تفکر غالب کودکان در سطح عینی بوده و از تفکر انتزاعی به صورت گسترده خبری نیست، اما در طول دوره نوجوانی نحوه تفکر افراد تغییر کرده و تفکر انتزاعی به شکلی گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر این تغییر شناختی بعد از گذر از دوره بلوغ افراد دچار تغییرات و احساسات خود نیز می شوند.
اما در دروه جوانی چنین تغییراتی به چشم نمی خورد و از تغییرات وسیع در تفکر شناختی ، احساسات و یا هیجانات خبری نیست.
البته اگر با خواندن این مطلب تصور می کنید پس اگر روان شناسی در رابطه با تغییرات احتمالی این دوران چندان صحبتی نداشته یعنی دوران جوانی را بی اهمیت در نظر گرفته است، باید گفت که سخت در اشتباهید.

اهمیت جوانی در روان شناسی
درست است که در روان شناسی رشد چندان با اب و تاب به تغییرات دوران جوانی پرداخته نشده است، اما توجه داشته باشید که در رابطه با وظایف بسیار مهمی که در این زمان باید تسط افراد صورت بگیرد. در بخش های دیگر روان شناسی حرف های زیای زده شده است.
موضوع ازدواج و انتخاب همسر و یافتن شغلی متناسب با ویژگی ها و توانمندی ها، امری است که روان شناسی همشه حرف های تازه ای برای آن دارد.
شیوا امینی، کارشناس ارشد مشاوره

بازدید 1593 بار

نظر دادن

جهت ارتباط بعدی با شما، خواهشمند است ایمیل صحیح وارد نمایید.
کلیه اطلاعات شما نزد ما محرمانه خواهد بود.
لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید.