آرامیس مشاور




چگونه پرخاشگر نباشیم؟ مطلب ویژه

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
نوشته شده توسط  | منتشرشده در: مقالات عمومی

مغز ما از نظر زیستی و بیولوژیک 90 درصد شبیه مغز بقیه پستانداران عالی است. 90 درصد نحوه تفکر و کارکرد مغز ما حیوانی است و درست مثل یک ماشین که براساس برنامه ای که برایش تعریف شده کار می کند، اینجا هم غریزه حکمفرمایی می کند. همانطور که هیچ وقت انتظارنداریم که ماشین لباسشویی کار جارو برقی را انجام دهد، گرگ هم هرگز علف یا گوسفند گوشت نمی خورد. غریزه عملکرد حیوان را محدود و قابل پیش بینی می کند. آنچه از نظر زیستی موجب تمایز انسان از حیوانات می شود کارکرد 10 درصد از مغزش است که در قسمتی از پیشانی قرار دارد.

این بخش بالقوه مغز ماست که باید بالفعل شود وگرنه اگر تلاشی برای بیدار کردنش صورت نگیرد خودبه خود فعال نمی شود . اگر با کودکی صحبت نشود به زبان نمی آید ، یعنی با وجود قابلیت ژنتیکی این برنامه خود به خود فعال نمی شود.
اگر ما در وضعیت تربیت نشده باقی بمانیم واکنشمان نسبت به مسائل غریزی و شرطی شده است؛ درست مثل یک حیوان . حیوان وقتی با شرایط ناخوشایند مواجه می شود ممکن است 2 واکنش مشخص از او سر بزند که یا گریز است یا ستیز؛ اگر با حیوانی قوی تر از خود مواجه شود می گیریزد و اگر احساس کند حیوان ضعیف تر است با او به ستیز می پردازد . اگر انسان هم قسمت پیش پیشانی اش پرورش نیافته باشد همین نوع واکنش را از خود نشان می دهد . مثلا اگر در داخل اتومبیل و در حین رانندگی با وضعیت ناخوشایندی مواجه شود با بوق زدن یا با زبان فحش واکنش نشان می دهد و حتی ممکن است کار به گلاویز شدن هم بکشد، ولی اگر احساس کند ضعیف تر از طرف مقابلش است پا به فرار می گذارد.
ما در شرایطی می توانیم جلوی این نوع واکنش های مبتنی بر ستیز و گریز را بگیریم که قسمت پیش یشانی مغزمان را فعال کنیم. برای این کار هم باید تمریناتی انجام شود و این اتفاق هم باید در کودکی صورت پذیرد. معمولاً از 20 سالگی به بعد امکان پذیرش و یادگیری پایین می آید. مثل هورمون رشد که از یک سنی به بعد ترشح نمی کند. روانشناسی یادگیری نیز دارای شرایط سنی است. بهترین دوره یادگیری همان دوران کودکی است که با تمرینات استراتژیک می توان بخش پیش پیشانی مغز را فعال کرد.
ما نباید پیامد فوری رفتارمان را در نظر بگیریم ، بلکه باید تمام پیامدها را از نظر بازه زمانی و جغرافیایی بین فرهنگی بررسی کنیم . بازی استراژیک مثل شطرنج یا تمرینات ریاضی یا موسیقی کلاسیک می تواند مغز را فعال کند. همچنین باید به تمرینات بین فردی نیز توجه داشت. در ژاپن بچه ها به اردو می روند و به صورت مرتب از رفتارهای آنها فیلمبرداری شده و بارها این فیلم ها را برایشان بازپخش می کنند تا بچه ببیند فلان رفتار تندی که از او سرزده درست نیست. این اتفاق حس خودمشاهده گری را تقویت می کند.
یکی دیگر از این تمرینات ، تمرین تاب آوری است. به این معنا که بچه ها تمرین می کنند که اگر الان گرسنه هستند، این گرسنگی را تاب بیاورند تا سر ساعت معینی غذا بخورند. باز هم در همین زمینه می توان به تمرینات کنترل هیجان ها اشاره کرد. مجموعه این تمرین ها، در واقع روش هایی هستند برای رشد پیش پیشانی مغز انسان. این کار هم باید در مرحله پیش پیشانی آغاز شود و در سال های بعد نیز ادامه یابد.
در تعلیم و تربیت ما خیلی به این مسائل توجه نشان داده نشده و به همین دلیل ما مردمی به شدت هیجان مدار داریم. برخی رفتارهایی کاملاً غریزی و برمبنای دوگانه ستیز یا گریز از خود بروز می دهند، یا پرخاشگری می کنند یا مثل لاک پشت منفعل عمل می کنند که هر دوی این رفتارها مخرب هستند.
انسان برای پرهیز از اعمال رفتاری هیجانی باید بالیده تر عمل کند. باید یاد بگیرد که مذاکره کند و در مخالفت کردن هیجان مدار نباشد. باید توانایی تحلیل و کنترل هیجان را داشته باشد و براساس غریزه اش عمل نکند. تمرینات مراقبه که خود مشاهده گری است به کنترل هیجان یاری می رساند . تمرینات یوگای تنفسی نیز مفید است. همینطور تمرین نوشتن و مشاهده افکار که طبق الگوها آدم ها افکارشان را می نویسند و بعد در ان بازنگری می کنند. به این کار شناخت درمانی گفته می شود.


دکتر محمد رضا سرگلزایی، روانپزشک

بازدید 3537 بار

نظر دادن

جهت ارتباط بعدی با شما، خواهشمند است ایمیل صحیح وارد نمایید.
کلیه اطلاعات شما نزد ما محرمانه خواهد بود.
لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید.