مرور اجمالی نوشته های پیشینیان نشان می دهد که فلاسفه از زمان های دور، به نقش مهم اعتدال در سعادت پی برده و به تفصیل در این مورد سخن گفته اند. در آموزه های دینی نیز مرور به داشتن اعتدال در همه امور، حتی عبادت، سفارش شده است. از دیدگاه ادیان و فلاسفه ، اعتدال به معنای گزینش و پیمودن راه میانه و بی میلی به افراط و تفریط است. روان شناسان نیز تعریف مشابهی از این مفهوم ارائه داده اند. از نظر آنها ، میانه روی فضیلتی است که مانع افراط و تفریط در امور می شود و ما را از تنفر ، تکبر، پیامدهای نامطلوب ناشی از خوشی های ناپایدار و بی ثباتی های هیجانی محافظت می کند. این فضیلت از چهار مولفه تشکیل شده است که عبارتند از: بخشش ، فروتنی، اینده نگری و کنترل خود.
خوداثربخشی تقریباً بر همه چیز، از حالات روانی گرفته تا رفتارها و انگیزه های افراد تاثیر دارد
مفهوم «خوداثربخشی»، در قالب یک نظریه، اولین بار توسط «آلبرت بندورا» در چارچوب نظریه شناختی – اجتماعی مطرح شد. به گفته بندورا، خوداثربخشی عبارت است از: «اعتقاد فرد به قابلیت های خود در سازماندهی و انجام یک رشته فعالیت های مورد نیاز، برای مدیریت شرایط و وضعیت های مختلف.»
به عبارت دیگر، خود اثربخشی ، اعتقاد به توانایی خود جهت موفق شدن در یک وضعیت خاص؛ با میزان اعتماد به نفسی است که شخص نسبت به توانایی های خود دارد. این مفهوم به انتظارها و ارزیابی های فرد از خود، در موفقیت در یک کار یا رسیدن به هدف یا نتیجه ارزشمند ، از راه فعالیت های فردی اشاره دارد.
آیا با وجود فرزند از زندگی قبلی می توان ازدواج کرد ؟ ایا می توان با فردی که از ازدواج قبلی اش دارای فرزند است، زندگی خوب و موفقی داشت؟
رابطه فرزندان با نامادری یا ناپدری یکی از مهم تری دغدغه های پدر و مادری است که قصد ازدواج مجدد، پس از فوت یا طلاق همسر، دارد. به طور سنتی ، فرزندان نمیتوانند فرد دیگری را جانشین پدر یا مادر خود کنند.
این بدان علت است که واژه های نامادری و ناپدری در گوش همه ما طنین ناخوشایندی دارد و هیچ کس دوست ندارد داشتن نامادری یا ناپدری را تجربه کند. با این حال افزایش طلاق زوج های جوان، افزایش تعداد فرزندان تک والد ، افزایش زنان سرپرست خانوار که عهده دار سرپرستی یک یا چند فرزند خود هستند، خانواده های ایرانی را با مشکلات جدیدی روبه رو کرده است. بنابراین این سوال مطرح می شود که در صورتی که همسر سابقمان فوت کرده یا از او جدا شده ایم و فرزند یا فرزندانی نیز داریم، برای ازدواج مجدد باید چه کنیم؟ سوال دیگر این است که در صورتی که با فرد بیوه یا مطلقه ای ازدواج کردیم که از زندگی قبلی اش فرزند داشت ، برای بهبود رابطه خود با فرزند همسرمان چه کارهایی می توانیم انجام دهیم؟
ورود ممنوع حتی برای شما دوست عزیز!
یکی از مشکل ترین نکات در مورد رعایت حریم خصوصی افراد پی بردن به حساسیت آنان است، زیرا حریم خصوصی امری نسبی است و بنا بر ویژگی های فردی و محیطی، از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد. از طرف دیگر، ممکن است یک فرد در شرایطی یک رفتار خاص را تجاوز به حریم خصوصی به حساب بیاورد و در موقعیت دیگری این رفتار را کاملا بهنجار تلقی کند. از آنجایی که افراد در همه روابط خود آنقدر راحت نیستند که احساسات شان را بیان کنند (برای مثال، به طرف مقابل بگویند لطفا در مسائل شخصی من دخالت نکن) رفتارهایی غیرکلامی بروز می دهند که نشان دهنده ناراحتی شان از رفتار یا گفتار طرف مقابل است. از آن جایی که بیشتر این علایم غیرارادی اند، شناخت آنها به ما کمک می کند تا هنگام تعالی با دیگران به بود و نبود این علائم توجه کنیم و در صورت مشاهده آنها بدانیم که احتمالاً حریم خصوصی طرف مقابل تعرض کرده ایم و رفتار خود را اصلاح کنیم. مهم ترین واکنش های غیرکلامی هنگام تهدید به حریم خصوصی چنین است.
اعلام یک خبر ناخوشایند
سال هاست که از ازدواج تان ناراحت هستید. در دو یا سه سال اخیر چندین بار به روان شناس یا مشاور مجرب مراجعه کرده اید و به دلیل بی توجهی همسرتان به راه کارهای ارائه شده نتیجه نگرفته اید. وساطت های خانواده هایتان نیز بی نتیجه بوده است. حدود یک سال است که دائم به طلاق فکر می کنید. حتی در مورد اینکه زندگی بعد از طلاق چگونه خواهد بود، خیال پردازی می کنید. بین شما و همسرتان فاصله عاطفی عمیقی ایجاد شده است. هر چند ممکن است با هم صحبت کنید اما هیچ محبتی برقرار نیست و فقط هر هرازگاهی حرارت یک بحث موجب خشم تان می شود. در این یک سال آخر تنها چیزی که شما را در این ازدواج نگه داشته احساس گناه شما نسبت به فرزندان تان است. سرانجام بعد از مشاوره با یک روان شناس مجرب به تصمیم برای طلاق می رسید . حتی با وجود همه ضررها، به هم ریختگی ها و مشکلاتی که طلاق ایجاد خواهد کرد در انجام آن مصمم هستید.حالا تنها چیزی که باقی مانده گفتن این موضوع به همسرتان است.