از شش تا دوازده سالگي آموزش عشق گسترده تر مي شود و كودك دوست شدن با ديگران را ياد مي گيرد. با فرا رسيدن نوجواني ناگهان احساس مي كنيم بايد به جنس مخالف رابطه برقرار كنيم . اولين عشق ها خيالي هستند... يك خواننده، يك هنرپيشه يا يكي از معلم ها؛ بعد نسبت به يك مورد واقعي احساس علاقه مي كنيم و تلاش مي كنيم با او در يك گروه كوچك ارتباط برقرار كنيم. بعد دل مان مي خواهد فقط با او باشيم؛ كه البته اين تمايلات اوليه دوامي ندارند چون ريشه ندارد. در اين روند دوازده يا چهارده ساله اگر خوش شانس باشيم چيزهاي زيادي ياد مي گيريم: انتخاب و جذب يك نفر ديگر، ابراز علاقه، گذشت، همراهي، نگاه عميق، توجه به ديگران، شناختن نيازهاي خودمان و....
معمولاً هر عشق جديدي عميق تر و واقعي تر از قبلي است. معمولاً آدم ها قبل از ازدواج بين دو تا ده بار عاشق مي شوند. آموختن عشق خيلي مهم است، چون ميزان طلاق بسيار بالاست و طلاق در مورد كساني كه قبل از بيست سالگي ازدواج مي كنند بيشتر است.
منبع: دكتر فرشاد نجفي پور؛ عشق، ازدواج و زندگي
گردآوری: مرکز مشاوره روانشناسی آرامیس