1- چالش با همسرتان بیش از آنکه در زندگیتان استثنا باشد به قاعده و اصل تبدیل شده است.
2- درک همدلانه آسایش و راحتی به ندرت در زندگیتان یافت می شود.
3- به یاد نمی آورید که چه چیزی در همسرتان وجود داشت که در وهله اول برای شما جذابیت داشت.
4- در رابطه شما با همسرتان صمیمیت کم است یا هیچگونه صمیمیتی دیده نمی شود؛ اتاق های خود را جدا می کنید؛ علاقه کمی به همدیگر دارید؛ و خصومت با همسرتان چنان سیطره دارد که صمیمیت را در زندگی شما غیر ممکن می سازد.
5- زمان بسیار اندکی با همدیگر هستید و به نظر می رسد که دوستان شما برایتان مهمتر از همسرتان است.
6- واکنش به موقعیت ها، ارتباطی با مخالفت های شما با همسرتان ندارد. برای مثال، احساس می کنید همسرتان شما را دوست ندارد، زیرا غذایی که شما پخته اید دوست ندارد.
7- برای تغییر هر چیزی در زندگی خود احساس درماندگی و ناامیدی می کنید. احساس خشم ، تنفر، ناراحتی و استیصال احساسات غالب در شما است.
اگر هر یک از این احساسات یا همه اینها را در زندگی خود دیدید، بدانید که:
• رابطه شما با همسرتان دچار مشکل است و طولی نخواهد کشید که موارد وخیمتری همچون خیانت را شاهد خواهید بود.
• حسادت ها افزایش خواهد یافت؛
• سکوت بین شما و همسرتان طولانی تر خواهد شد؛
• گاهی اوقات حتی سوء استفاده های کلامی و جسمی از همدیگر خواهید کرد.
پیشگیری از رسیدن به نقطه بحران
بیش از اینکه رابطه تان به نقطه بحرانی برسد، به این هفت علامت هشدار دهنده توجه کنید و قبل از اینکه خیلی دیر شود کارهای زیر را انجام دهید:
1. نزد روانشناس یا مشاور بروید.
2. کتاب های کاربردی و معتبر را در زمینه ارتباطات مناسب و مثبت مطالعه کنید.
توجه داشته باشید که بدون کمک، رابطه شما با همسرتان هرگز با گذر زمان بهبود نخواهد یافت. همینکه میزان خاصی از احساسات تنفر و آزردگی ، خشم و خصومت بر زندگی شما غالب شود روابط تان را با همسرتان بدتر خواهد کرد. پس با آگاهی از اینکه روابط شما مشکل دارد و انجام دادن عملی مناسب و فوری ضروری است، از رسیدن به نقطه بحرانی در رابطه اجتناب کنید.
روح الله حدادی، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی