آرامیس مشاور




آسیب هایی که پس از خیانت به وجود می آید. مطلب ویژه

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
نوشته شده توسط  | منتشرشده در: مقالات عمومی

شمع جانم را بکشت آن بی وفا جای دیگر روشنایی می کند
بدون شک داشتن خیانت به همسر عوارض و پیامدهای متعددی را به دنبال خواهد داشت که هم بر فرد و هم بر خانواده و هم بر جامعه تاثیر خواهد گذاشت. در مطالعه ای بر روی 160 فرهنگ مختلف نشان داده شد بی وفایی یکی از عمده ترین دلایل ذکر شده برای طلاق است همچنین مطالعات زیادی نشان داده اند واکنش فرد نسبت به خیانت همسر، شبیه علائم استرس پس از ضریه روانی، همچون علائم شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی آسیب دیدن عزت نفس و کاهش اعتماد به نفس در مسائل شخصی و جنسی است.

نتایج پژوهش های دیگری حاکی از آن است که پس از افشای خیانت همسر، خانواده ها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکرد در نقش های والدینی و مشکلات شغلی رو به رو می شوند. از دیگر پیامدهای خیانت همسر می توان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد. حتی در بسیاری از موارد شوهران، همسران خود را به دلیل وجود نفر سوم (معشوق) می کشند.
در بیانی دیگر، وقتی چنین رابطه ای کشف می شود همسر خیانت شده ممکن است احساسات منفی متفاوتی را تجربه کند. احساس عدم کفایت و طردشدگی، خشم و تنفر شدید، گناه و حسادت. احساسات حسادت ممکن است از این تفکر ناشی شود که همسر خیانت کار چیزی را به طرف مقابل داده که تا قبل از آن به طور انحصاری به او متعلق بوده است. به خصوص برای مردان برخی از حسادت از حس مالکیت ناشی می شود. ترس از اینکه شخص دیگری موقعیت برتری فرد را تصاحب کند و نیز ممکن است مطرح باشد. بیشتر اوقات همه بار مسئولیت به طرف فرد خیانت کننده است مطرح اما احساس گناه و سرزنش خود نیز احساسی است که همراه با سایر احساسات دیگر تجربه می شود، افکاری مانند این بایستی همسر بهتری می بودم یا روابط جنسی بیشتری با همسرم برقرار می کردم، از این جمله افکار هستند و برخی از افراد که هنوز به همسر خیانت کار علاقمند هستند، نفر سوم را مقصر می دانند و او را مسئول اغفال همسر خود معرفی می کنند تا بتوانند به نحوی همسر خود را معاف کنند.
همسر خیانت شده از یک طرف تمایل به ترک و طرد همسر خیانتکار دارد و از طرفی نگران است این کار او را بیشتر به سمت رقیب سوق دهد. فرد خیانت کننده نیز احساسات چند گانه و گاه متناقضی را تجربه می کند از طرفی دچار احساس شرم و گناه و از طرفی دچار احساس ترس از واکنش همسر است. از طرفی ممکن است هنوز همسر خود را دوست داشته باشد، اما احساسات شدیدی را نسبت به آن فرد دیگر هم احساس می کند و از این که چگونه در ان واحد دو نفر را دوست دارد گیج و مضطرب است. برخی اوقات هم گرچه خود را دوست دارد، تمایلی ندارد از احساساتی که با آن فرد دیگر تجربه می کند، بگذرد. همسر خیانت شده ممکن است رفتارهای متفاوتی را در پیش بگیرد؛ گاهی ممکن است، همسر خیانتکار را بیرون کند و گاهی نیز بالعکس به منظور شکست رقیب و برنده شدن در مبارزه رفتارهای افراطی توجه و جنسی از خود نشان دهد، تا همسر را دوباره به شرایط قبلی برگرداند. در هر حالت احساس گناه و اضطراب همسر خیانت کرده را بیشتر می کند چون خود را سزاوار بخشش و تلاش مجدد نمی داند یا احساسات متناقصی را تجربه می کند از طرفی مایل است وانمود کند چیزی برای پنهان کردن ندارد و با این تفحص و تجسس راحت است و از طرفی دیگر جرات اعتراض به تجاوز به حریم خصوصی خود را ندارد. این احساس ترس و اضطراب که همسر خیانت شده برای همیشه دلیل قانع کننده ای برای خشم و حمله به او دارد احساس غیرقابل تحملی است. بنابراین بر اثر بی وفایی زناشویی هم در خیانت دیده و در خیانت کرده احساسات و رفتارهای متناقصی مشاهده می کنیم.
این مقاله را با سخنی از «بابارا دی آنجلیس» به پایان می رسانیم: تعهد واقعی یک حلقه ازدواج، عقدنامه یا سند ازدواج یا سال هایی نیست که با یکدیگر زندگی کرده اید؛ بلکه رفتار شماست در یک یک روزهای زندگی تان با فردی که دوستش دارید.


پارسا همدانی، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی

بازدید 3799 بار

نظر دادن

جهت ارتباط بعدی با شما، خواهشمند است ایمیل صحیح وارد نمایید.
کلیه اطلاعات شما نزد ما محرمانه خواهد بود.
لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید.