در آبگیری سه ماهی زندگی می کردند. روزی دو ماهگیر از آنجا می گذشتند که ماهی ها را دیدند و گفتند: باید تور بیاوریم و هر سه ماهی را بگیرم.
وقتی ماهی ها حرف آن ها را شنیدند، ماهی ای که با هوش بود، زود از طرفی که آب می آمد، بیرون رفت.
ماهیگیران آمدند و دو طرف آب را محکم بستند. ماهی دیگر که با تجربه تر بود، با خودش گفت: باید فکری کنم و جانم را نجات دهم. پس خود را به مردن زد و روی آب افتاد.
یکی از ماهیگیران ماهی را دید، او را برداشت و روی زمین انداخت. ماهی هم به سرعت خودش را آن طرف آب انداخت و نجات پیدا کرد.
اما ماهی سوم که نادان بود، حیران وسرگشته در آب بالا و پایین می پرید تا راهی پیدا کند، ولی به دست ماهیگیران گرفتار شد.
گردآوری: مرکز مشاوره آموزشی، پژوهشی و درمانی آرامیس