1- پیچیدگی هایش را بپذیرد.
به قول داریوش شایگان ، ما ایرانی ها هویت چهل تکه ای داریم. ذهن هزار تویی داریم . خود شایگان اعتراف می کند که مادر گرجستانی اش با اینکه سال ها با پدرش زندگی کرد، اما هیچ گاه پیچیدگی های ذهن ایرانی را درک نکرد. اما ما که نباید بترسیم. ما با همین ذهن هزار تو سراغ یک هویت چهل تکه می رویم و این درک پیچیدگی ها را راحت می کند. این هویت چهل تکه شده است که ما منابع زیادی برای کسب هویت اجتماعی مان داریم. مذهب و ملیت از همه اینها مهم تر بوده اند. می توانید به این دو، تاثیرپذیری ناگزیر ما از ارزش های دنیای مدرن را هم اضافه کنید. شاید کمتر ملتی باشد که با این همه منبع برای داشتن یک هویت اجتماعی روبه رو باشد. تحلیل کردن هر کدام از اینها و گذاشتن سهم برای آنها می تواند تکلیف ما را معلوم کند.
2- بزرگ فکر کنید
انتزاعی فکر کنید. یعنی اینکه وقتی می گویند ایرانی، فوری ستون های سر به فلک کشیده تخت جمشید و ریش های فر شده سربازان هخامنشی وبه ذهنتان نیاید و اینها فقط یک تکه است. این تکه را کامل کنید تا به یک مجموعه برسید؛ یعنی به مجموعه تاریخ ایران. ضمن اینکه بروید به دنبال معناهای انتزاعی پشت این نمادها. تا وقتی که فقط به خاطر به جا آوردن یک رسم ایرانی از روی آتش چهارشنبه سوری می پرید، فقط دارید نقش یک متعصب را بازی می کنید، اما وقتی معنای انتزاعی پشتش را درک کنید، یعنی مثلا بدانید که این کار به خاطر تندرستی و انرژی گرفتن برای شروع سال نو انجام می شده خیلی حالتان بهتر خواهد بود و می توانید در مورد این معناهای انتزاعی قضاوت خودتان را داشته باشید.
3- قابلیت های بین فرهنگی تان را افزایش دهید.
دیگر آن زمان گذشته که می گفتند ایرانی ها هر کشوری که دورتر بوده را بیشتر دشمن می دانسته است. الان دیگر حرف از هویت سایبر و جهانی شدن و تقابل فرهنگ هاست. اگر از یک قومیت هستید و با یک موقعیت دیگر زندگی می کنید، قدر موقعیت ان را بدانید و از قابلیت هایتان در رابطه با دو قوم استفاده کنید و مدام پشت سر هم ننالید که وای زبانم دارد منقرض می شود.
4- دربست هم قبول نکنید.
اصطلاح کتاب بالینی را شنیده اید؟ لطفاً اگر می خواهید به قصد شناخت بهتر اسطوره های ایران مثلا بخش اول شاهنامه را بخوانید ، شاهنامه فردوسی کتاب بالینی تان نشود. در خواب – بیدرای و منگی پیش از خواب، یعنی وقتی که همه چیز را راحت می توانند به شما القا کنند. بعدش هم که خوابش را با کیفیت دی وی دی می بینید و حسابی باورتان می شود. این جوری همان بهتر که به هویت ملی تان دست پیدا نکنید. این مطالعه ها را در بیداری کامل و پشت میز مطالعه انجام دهید نه در بالین! این جوری است که می توانید توی ذهن خودتان نقدش کنید و آزادانه آن را بپذیرید یا ردش کنید. این ازادی است که مسئولیت می آورد.
ماهنامه سپیده دانایی، شماره 43