آرامیس مشاور




مهارت تفکر انتقادی

مهارت تفکر انتقادی به ما یاد می دهد چه طور از بین انبوه اطلاعات سره را از ناسره جدا کنیم ،منتقدانه بیندیش!
هر روز در مقابل انبوه اطلاعات اثبات شده و اثبات نشده قرار داریم. دوستمان ادعا می کند یک روش درمانی جدید امده که انرژی آدم ها را مثبت می کند. در روزنامه می خوانیم که یک نفر مدعی ماشین زمان ساخته است. در تلویزیون می بینیم کارشناسی در مورد فوائد طب سوزنی می گوید. درسوپر مارکت محله می شنویم قرار است در تهران زلزله بیاید. خواهرمان پیشنهاد می کند برای لاغر شدن بهترین راه رعایت رژیم های کالری شماری است.

 در مقابل این انبوه اطلاعات می توانیم منفعل یا فعال باشیم. می توانیم جوگیر شویم و همه ی آنها را بپذیریم و اصلا" سرنوشت مان را براساس آن ها رقم بزنیم. می توانیم فعال باشیم و با مهارتی که روانشناس ها اسمش را (تفکر انتقادی) گذاشته اند، آن اطلاعات را بررسی و پردازش کنیم. البته کار سومی هم می شود کرد و آن غرزدن است که موقع خواندن این مطلب مرزهای باریکش را با تفکر انتقادی خواهید شناخت. 

تفکر انتقادی یعنی بررسی کردن، سنجیدن و پردازش هر نوع اطلاعات. این اطلاعات می تواند گفته های دیگران، خبرهای رسانه ها و حتی طرز تفکر خودمان باشد. تفکر انتقادی ربطی به اصول فلسفی و منطقی ندارد . اتفاقا" در زندگی روزمره می توانیم از این مهارت استفاده کنیم . مثلا" کسی که بر اساس ماه تولد طرف مقابل ازدواج می کند ازمهارت تفکر انتقادی در این مورد هیچ استفاده ای نکرده است، نمونه ی مقابلش کسی که طرف مقابل را کاملا" می سنجد و برای کمک از مشاوره پیش از ازدواج هم بهره می گیرد.

به چه دردی می خورد ؟

برای این که بهتر متوجه شوید تفکر انتقادی چه طور می تواند زندگی رو زمره ی شما را سالم تر کند ، بهتر است کاربردهایش را دقیق تر بدانید.

1پیشنهادهای سالم را تشخیص می دهید. هر روز در معرض پیشنهادهای متفاوتی هستیم . پیشنهادهایی که باید ان را رد یا قبول کنیم . مهارت تفکر انتقادی به ما این قدرت را می دهد پیشنهادهای سالم را از ناسالم  شخیص دهیم.

2 .تصمیم های سالم تری می گیرید مهارت تفکر انتقادی به شما یاد می دهد چه طور برای هر تصمیم فقط به اطلاعات اساسی تکیه کند. مثلا" این که در جلسه ی خواستگاری، اطلاعات در مورد محل زندگی آینده از اطلاعات اساسی است اما رنگ مورد علاقه جزو اطلاعات اضافی و بی مورد است.

3. فقط به حدس وگمان تکیه نمی کنید بعد از طی کردن مراحل تفکر انتقادی به جای این که با تکیه به حدس وگمان پیش بروید و بگویید (شاید این طور بشود)، واقعیت های دقیق را بیابید.

4.می توانید خودتان را پیش بینی کنید با به کار بردن مهارت تفکر انتقادی، می توانید رفتارهای خودتان را پیش بینی کنید . وقتی درباره ی خودتان نقادانه فکر کنید، حدس خواهید زد پیامد رفتارتان چیست. در نهایت این باعث می شود که کمتر اشتباه کنید.

5.شما را از گرفتاری نجات می دهد. خیلی از گرفتاری ها ی قضایی، بی بندوباری ها، اعتیاد، خشونت های خیابانی و قانون گریزی ها به خاطر این است که سر یک دوراهی ما با تفکر انتقادی تصمیم نگرفته ایم. مثلا" وقتی با یک پیشنهاد غیر قانونی روبرو شده ایم تا ته ماجرا را ندیده ایم. گام به گام تبدیل شدن به یک متفکر انتقادی برای این که بتوانید به درستی از مهارت تفکر انتقادی بهره ببرید، از مراحل  زیر رد شوید.

ذهنتان را باز نگه دارید وسعی کنید از زاویه دیدهای دیگر هم به ماجرا نگاه کنید . اگر یک نفر خواست جنسی ارزان به شما بفروشد به احتمال تقلبی بودن هم کنار احتمال (آتش زدم به مالم فروشنده نگاه کنید .

1.عجله نکنید

عجله دشمن تفکر انتقادی است. فقط در موارد اورژانسی است که آدم باید خیلی سریع تصمیم بگیرد. در بقیه ی موارد زندگی معمولا" فرصت برای اندیشیدن وجود دارد. فرصتی که ما معمولا" از آن استفاده نمی کنیم . فرصت داشتن مقدمه  ی یک تفکر خوب است . در عجله بیشتر هیجان ها هستند که روی تصمیم ما اثر گذارند تا تفکر منطقی.

2.بپرسید

یک چیز خیلی ساده وجود دارد که خیلی از ما به آن عمل نمی کنیم: این که چیزی را که نمی دانیم بپرسیم . خیلی وقت ها براساس ندانسته ها یمان تصمیم می گیریم .اگر درباره ی پیشنهاد یا خبری ابهام دارید از متخصصش بپرسید. این که مثلا" بشنویم فلان دار و قد ما را افزایش می دهد و بدون یک جست وجوی ساده درباره ی اطلاعات داروشناختی یا مشورت با یک متخصص، دارو را بخوریم یعنی این که براساس اطلاعات مبهم عمل کرده ایم. یا مثلا" اگر تصمیم به مهاجرت داشته باشیم و بدون جست وجوی اطلاعات درباره ی شرایط تحصیلی وکاری کشور مقصد مهاجرت کنیم یعنی این که این بخش از مهارت تفکر نقادانه را درباره ی خودمان اجرا نکرده ایم.

3.از زاویه ی دید
دیگری نگاه کنید متعصب نباشید. ذهن تان را باز نگه دارید وسعی کنید از زاویه دیدهای دیگر هم به ماجرا نگاه کنید اگر یک نفر خواست جنسی ارزان به شما بفروشد به احتمال تقلبی بودن هم کنار احتمال (آتش زدم به مالم ) فروشنده نگاه کنید .

4.دلیل یابی کنید

دلیل رفتارها را از خودتان بپرسید. چرا این مرد در ماهواره داروی تقویت جنسی را تبلیغ می کند؟ چرا دوستم پیشنهاد می دهد با هم شریک شویم ؟ چرا آن مرد میانسال اصرار دارد دخترش با این خواستگار ازدواج کند و با آن یکی نه. وقتی دلیل یابی می کنید حتما" به منفعت طلبی افراد توجه نکنید. ممکن است دلایل کاملا" به عقیده یا اهداف مثبت افراد مربوط باشد.

5.شواهد ردکننده یا تایید کننده ی اطلاعات را جست وجو کنید.

در مقابل یک ادعا همیشه شواهد موافق و مخالفی وجود دارند. ببینید شواهد مخالف وموافق هر کدام شان به کجا وصل اند. مثلا" ممکن است در جست وجوی شواهد برای رد یا تایید یک دارو در اینترنت ، شرکت تولید کننده به طور کلی درباره ی دارو تعریف و تمجید کرده باشد اما مقالات علمی اثر بخشی آن را پایین گزارش کنند. حالا شما با تفکر نقادتان باید این شواهد مخالف و موافق را کنارهم بگذارید.

6.پیش فرض نداشته باشید

گاهی ما از قبل تصمیم خود را گرفته ایم. از قبل می دانیم جوابمان نه است یا بله. برای همین شیطنت می کنیم و بیشتر دنبال شواهد می گردیم که تصمیم مان را تایید کنیم . تفکر نقادانه در مقابل این شیطنت پیشنهاد می کند پیش فرضتان را کنار بگذارید وبه آنچه بعد از یک جست وجوی منصفانه رسیده اید، عمل کنید. مثلا" فکر کنید یک نفر از اول هم دلش می خواهد به  خواستگارش جواب مثبت بدهد، اگر بر این تصمیم تعصب داشته باشد، همه ی شواهد رد کننده ی تصمیم از جمله نتایج مشاوره ی پیش از ازدواج، نتایج تحقیقات خانواده و حتی نتایجی را که خودش در فرایند آشنایی به آن رسیده است کنار می گذارد وبراساس همان تمایل اولیه تصمیم می گیرد.

7.از فرم (اگر ... پس ...) استفاده کنید

برای این که پیش بینی کنید در ادامه چه خوهد شد از تفکر (اگر...پس...)استفاده کنید. کافی است تصمیم خودتان را بعد از کلمه ی اگر بنویسید وبعد پیش بینی کنید چه اتفاقی خواهد افتاد. مثلا" (اگر من تغییر رشته بدهم پس باید چند ترم درس اضافی پاس کنم ) یا (اگر به دانشگاه آزاد بروم پس باید هزینه هایش را از طریقی تامین کنم. ) گاهی هم کافی است بخش دوم جمله ای که بعد از پس به آن رسیده ایم دوباره در فرم (اگر...پس...بگذاریم). مثلا"(اگر بخواهم هزینه های دانشگاه آزاد را تامین کنم باید کارم را بیشتر کنم، اگر بخواهم کارم را بیشتر کنم باید وقت بیشتری بگذارم، اگر وقت بیشتری بگذارم نمی توانم درسهایم را بخوانم پس ممکن است دانشگاه آزاد به کار من نیاید.)

8.فقط براساس تفکر
نقادانه تصمیم بگیرید گاهی همه ی این مراحل را انجام می دهیم، اما ناگهان با حرف یک نفر کل تصمیم مان عوض می شود، یا از همه این مراحل می گذریم، اما باز هم به خاطر تمایل اولیه روی تصمیم اشتباه اولیه پافشاری می کنیم.

یادتان باشد فقط براساس این مراحل تفکر نقادانه تصمیم بگیرید یا درباره ی اطلاعات بی شمار دنیای پیچیده قضاوت کنید.

سعید بی نیاز، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی