آرامیس مشاور




ویژگی های شناختی جوان چیست؟

دوره جوانی را بسیاری از روان شناسان تنها به عنوان دوره گذرا در نظر گرفته اند که قرار است افراد از آن عبور کرده و وارد دوره بزرگسالی بشوند. در نتیجه وظایفی که برای آن نیز در نظر گرفته شده است شامل مواردی می شوند که افراد باید به آنها دست پیدا کنند تا برای بزرگسالی آماده باشند. به عبارت دیگر، در طی این دوره گذرا از افراد انتظار می رود تا بتوانند زندگی شخصی و کاری خود را سر و سامانی بدهند تا بتوانند با آمادگی پا به دوره بزرگسالی بگذارند. منظور از این سر و سامان دادن نیز در غالب مواقع اتمام تحصیل ، داشتن شغلی تمام وقت و البته ازدواج است.

با توجه به این وظایف نیز محدوده سنی جوانی تعریف شده است. یعنی تا یکی دو دهه پیش غالب متون اشاره می شد که محدوده سنی 17 تا 25 سالگی دوره جوانی محسوب می شود، اما در سال های اخیر با توجه به تاخیری که در اشتغال تمام وقت و البته ازدواج پیش آمده برخی پیشنهاد داده اند که بهتر است محدوده جوانی را تا 30 سالگی گسترش دهیم.

اما ویژگی این دوره چیست؟
1- در حال زندگی کردن
جوان امروزی در حال زندگی می کند و از حال لذت می برد. در حال زندگی کردن خیلی هم بد نیست. روان شناسان انسان گرا و روان شناسان گشتالت هر دو تاکید می کنند که در حال زندگی کردن سالم تر از در گذشته و آینده زندگی کردن است. یکی از روان شناسان گشتالت که صراحت گفته است که در گذشته زندگی کردن یعنی افسردگی و در آینده زندگی کردن یعنی اضطراب با این حساب در حال زندگی کردن جوان ها لااقل از این جنبه سلامت روانی شان را تضمین میکند. در حال زندگی کردن پیوند عمیقی با بعضی از آموزه های فرهنگی خود ما هم دارد. کسی که بیشتر از همه بر این نوع زندگی کردن تاکید می کند، حکیم خیام است. همین جا می شود ده ها رباعی از خیام آورد که فقط می خواهد بگوید در حال زندگی کن و در حال خوش باش.
زندگی در اکنون زندگی شادتری هم هست . اینکه تمرکز را بگذاریم روی لحظه های فعلی و بدون نگرانی از گذشته و آینده بگذرانیم ، بیشتر باعث شادی مان می شود تا اینکه خودمان در زمان حال حاضر باشیم و دل مان در گذشته و آینده سیر کند.

2- آسان تر حل کردن بحران هویت
وقتی جوان جوانی کند، راحت تر می تواند بحران هویتش را حل کند. یعنی وقتی که جوان در 18 سالگی واقعا مثل 18 ساله ها رفتار کند نه مثل 40 ساله ها، راحت تر می تواند سبک های مختلف زندگی را یاجهان بینی را امتحان کند، بنابراین با آگاهی سبک زندگی خودش را انتخاب می کند و نه با اجبار. به زبان روان شناس ها، جوان هایی که تسلیم عقاید نسل قبل می شوند، به درستی بحران هویت شان را حل نکرده اند اما آنها که خودشان دنبال هویت خودشان می گردند، به شیوه سالم تری بحران هویت شان را حل می کنند . به نظر می رسد جوان های امروز به گروه دوم شبیه ترند. خلاصه اینکه، این «که چی؟» گفتن های پشت سر هم همیشه بد نیست.

3- اعلام استقلال
چه کسی می تواند انکار کند که نسل امروز جوان ها به شدت مستقل تر از نسل های قبل هستند. البته این استقلال در سبک زندگی و شیوه فکر کردن است و نه استقلال مالی. اما همین استقلال فکری در نتیجه نوعی لجاجت آگاهانه با شیوه فکر کردن نسل قبلی پدید آمده است. ضمن اینکه شیوه اندیشیدن این نسل با روح زمانه پست مدرن که در آن مکتب ها و ایدئولوژی ها دیگر قدرت پیشین را ندارند، سازگار تر است. جوان های امروز به ایدئولوژی خاصی نمی چسبند و خودشان ایدئولوژی های خودشان را می آفرینند.

4- بی مسئولیتی
در تحقیق های بومی روان شناسان مشخص شده است که جوان های امروزی از پنج عامل بزرگ شخصیت ، در عامل C از نسل قبل نمره های پایین تری می گیرند. عامل C مجموعه ای از وظیفه شناسی ، منظم بودن، مسئولیت پذیری و وجدان کاری داشتن است. به نظر می رسد که خوش باشی بر همه این ویژگی ها پیروز شده است! خوش بودن در تضاد است. یک زندگی بدون وظیفه ، نظم و مسئولیت لااقل در کوتاه مدت زندگی شادتری است. برای همین وقتی خوش باشی باشد، موضوع های کسل کننده دیگر خودبه خود حذف می شوند. اما بی مسئولیتی و بی نظی در درازمدت تبعات نامناسبی برای جوان ها دارد.

5- بی برنامگی
وقتی که برای نسلی خوش گذرانی در حال، اولویت داشته باشد، معلوم است که دیگر برنامه ای برای آینده نخواهد داشت. برای نسل فعلی این اتفاق افتاده است. می توان با جرات این نسل را ، نسل بی افق نامید. بخشی از این بی افق بودن، خود خواسته است یعنی خود جوانان ترجیح می دهند خیلی به آینده بلندمدت فکر نکنند. از آن به هم شرایط اجتماعی برمی گردد، سعی شرایط اجتماعی به شکی است که چندان نمی شود برای آینده برنامه ای داشت.

6- میل به ازادی
جوان خواستار آزادی در کارهایش است. به این علت برای او چندان جالب نیست که از نظم و قانون و مصلحت و منطق و عقل سخن گفته شود. از نظر جوان، عقل و منطق و مصلحت و نظم و قانون نوعی محدودیت است و باید با آنها مبارزه کرد تا به خواسته های مطلوب خود رسید.
ویل دورانت، در این زمینه می گوید: جوان که پس از سالها ناز پروردگی از خانواده به اجتماع قدم می نهد، خود را آزاد می یابد و جام لذت را تا جرعه آخر سر می کشد و می رود تا دنیا را بگیرد و از نو بسازد.
ریموند پیچ می گوید: یکی که هر وقت هر چه دل شان می خواهد انجام می دهند، بدون آن که نگران نتایج کار خود باشند ، اما قوانین اخلاقی انعطاف ناپذیرند.

7- گروه گرایی
دیگر ویژگی نسل جوان گروه گرای است. جوان به شدت از گمنامی و تنها تنفر دارد و علاقمند است در یک گروه و تشکیلات با دیگر همسالان خود فعالیت کنند.
جوانانی که موفق نمی شوند در گروه و دسته ای راه یابند، اغلب به تزلزل شخصیت و خود کم بینی مبتلا می شوند و در نتیجه ممکن است در صحنه اجتماع و زندگی با مشکل روان شناختی مواجه شوند.

8- حس خودنمایی
جوانان به اثبات شخصیت خود علاقه شدیدی دارند. انان مایل هستند نشان دهند که از دیگران کمتر نیستند. می خواهند ثابت کنند که قدرت انجام دادن بسیاری از کارها را دارند. علاقه مندند که مشهور شوند و از این رو به خودنمایی می پردازند.
انسان شیفته کارهای قهرمانی و هر آنچه نشانه قهرمانی است هستند. به افراد مشهور ابراز علاقه می کنند و دوست دارند راه آنان را بپیمایند و همانند آنان معروف و مشهور شوند.
حس خود نمایی در این نسل، امری طبیعی است، اما خطر از آنجا ناشی می شود که برای اشباع این حس به کارهای خطرناک و خلاف مصلحت می پردازند و گاهی ممکن است در این راه، سلامتی خویش را از دست بدهند.

9- نوطلبی
نسل جوان شیفته تفکرات نو و منتقد سنت است. او در هر چیزی به دنبال نوآوری است. تمایل بسیاری دارد که با دنیای قدیم مبارزه کند و دنیای جدیدی را برای خود بیافریند. گاه البته در این کار چنان اغراقی می کند که برخی از باورها و اصول سنت را که برای زندگی اش مفید هستند به صرف قدیمی بودن زیر پا می گذارد.

10- غریزه جنسی
غریزه جنسی جوان که از دوران نوجوانی پدید می آید، در دوران جوانی سرکش می شود. اگر در این دوران فکری برای ارضای صحیح و سالم این غریزه نشود همچون شعله آتشی خواهد شدکه زبانه می کشد و همه چیز را از بین می ببرد و تخریب می کند.

روح الله حدادی- کارشناس ارشد روان شناسی بالینی