آرامیس مشاور




نگاهی به مشکلات پیش روی همسران نابارور

دردسرهای عصای پیری
ناباروری پدیده ای ناخوشایند در زندگی همسران به شمار می رود و در دو دهه گذشته ، حدود 50 درصد افزایش یافته است. به طوری که امروزه در سراسر جهان از هز پنج زوجی که در سنین باروری هستند، یک زوج دچار ناباروری است. روند رو به افزایش ناباروری دلیلی بر لزوم توجه بیش از پیش به ابعاد گوناگون آن است.
از نظر متخصصان ، زوجی نابارور محسوب می شوند که یک سال پس از تصمیم برای داشتن فرزند با وجود انجام فعالیت جنسی طبیعی و بدون استفاده از روش های پیشگیری ، باردار نشوند. البته این تعریف مربوط به شرایطی است که زن زیر 35 سال سن دارد و این مدت برای زن بالای 35 به شش ماه کاهش می یابد.

موضوع ناباروری و درمان آن به دلیل تاثیر زیاد بر کیفیت زندگی همسان، از حساسیت ویژه ای برخوردار است. ناباروری یک بیماری صرفاً جسمی نیست و پیامدهای روانی و اجتماعی متعددی به همراه دارد و علاوه بر اینکه تهدیدی برای زندگی همسران محسوب می شود، می تواند به بحرانی در زندگی تبدیل شود که همسران اغلب آن را به تنهایی تجربه می کنند.
در فرهنگ ما ، مشکلات و مسائل اجتماعی مربوط به ناباروری، عمق بیشتری به خود می گیرد، زیرا روابط افراد در خانواده ها بسیار زیاد است و اگر چه الگو زندگی خانوادگی ازگسترده به هسته ای، رو به گسترش است، اما افراد زیادی در زندگی همسران نقش و دخالت دارند.
مشکلات اجتماعی درخانواده های گسترده بیشتر نمایان است و طبیعی است. تاخیر در حاملگی ، به خصوص در خانواده های گسترده و دارای بستر سنتی، با مشکلات بیشتری همراه است.

اصلی ترین پیامدهای ناباروری
1. اختلال در عملکرد جنسی
رابطه جنسی به عنوان یکی از یادآوریهای ناباروری، به خصوص درزنان با احساس ترس، شکست و ناکفایتی همراه و به جای اینکه مبتنی بر عشق باشد، به فرآیندی برنانه ریزی شده در راستای درمان تبدیل می شود.
2. رویارویی با گستره ای از واکنش های روانی
از قبیل احساس گناه، اضطراب، خشم، ناامیدی، ناکارآمد، کاهش اعتماد به نفس، نارضایتی از زندگی مشترک
3. انزوا و کاهش روابط اجتماعی
همسران نابارور اغلب به خاطر اجتناب از تجارب دردناک خجالت، سرزنش ، پاسخگویی به دیگران و احساس وصله ناجوربودن، از شبکه روابط اجتماعی کناره گرفته و احساس انزوا می کنند. هر چه انزوا و کناره گیری از اجتماع بیشتر باشد، ذهنیت وصله ناجور بودن آنان در اذهان مردم بیشتر تثبیت می شود.
4. استیگما (داغ ، انگ)
استیگما به معنی شرایط آزار دهنده ای است که موجب رنج بعضی از افراد در زندگی آنها می شود و طیفی وسیع از خصوصیاتی را شامل می شود که یک شخص براساس آنها ممکن است ناجور و خارج از هنجار نشان داده شود. همسران نابارور به خاطر ناتوانی در داشتن فرزند حاصل از باروری خود با نوعی حالت استیگما مواجه می شوند و در پذیرش خود به عنوان فردی همانند دیگران تردید پیدا می کنند و می تواند به درک منفی از خود منجر شود.
5. رویارویی با فرآیند درمان
همسران در مسیر درمان متحمل هزینه های جسمانی، عاطفی و مالی می شوند. به علاوه انجام آزمایشهای گوناگون ، مصرف داروهای متنوع ، نایاب و گران قیمت ، وقت ملاقات های متعدد و نگرانی درمورد نتیجه بخش بودن درمان ، به خودی خود خسته کننده و اضطراب آور است.
6. وسواس در مورد باردار شدن
انتظار از یک فرآیند به فرآیند دیگر در زوج هر بار پس از شروع آن، افکار وسواسی یا خلاء فکری به وجود می آورد.
آسیب هایی که زنان دچار می شوند
تقریباً در همه جوامع و فرهنگ ها، فرزندآوری را جزو برجسته ترین ویژگی بیولوژیک و نقش جنسیتی زنانه می دانند. در دنیا به ویژه در کشور ما، در صورت وجود مشکل در زمینه باروری از همان ابتدا و بدون بررسی، انگشت اتهام به سوی زنان نشانه می رود و موجب بروز مشکلات روحی و روانی زیادی برای آنان می شود . مادر شدن در جوامعی این چنین، که فرزند آوری جزئی از هویت و پایگاه قدرت زنان محسوب می شود، آن قدر با اهمیت جلوه می کند که اگر زنی فاقد این توانایی باشد، حتی پیش از اثبات آن، به رغم تمام شایستگی هایی که دارد، با مشکلاتی روبه رو می شود.
در ضورتی که به گفته متخصصان و محققان، این نظرها اشتباه و غیر علمی است، چون بر اساس پژوهش های انجام شده سهم زنان و مردان در ناباروری مساوی و هر کدام 40 درصد است و 10 درصد هر دو عامل زنانه و مردانه و 10 درصد هم عوامل ناشناخته در ناباروری نقش دارند.
زمانی ناباروری ، معضل عمیق تری به حساب می آید که زن عامل آن باشد. در این صورت، زنان با مشکلات فردی و اجتماعی افزون تری مواج می شوند. زنان ناچارند فشارهای روانی بیشتری را از سوی اطرافیان تحمل کنند و نسبت به سرزنش های آنان پاسخگو باشند. بدرفتاری بی توجهی ، محرومیت های اجتماعی و اقتصادی ، خشونت های خانگی ، انگ زدن و حتی طرد و جدایی ، زندگی زنان نابارور را تهدید می کند.

مقایسه زنان نابارور با مردان
- بیشتر به افسردگی دچار می شوند.
- رضایت کمتری از زندگی دارند.
- اعتمادبنفس شان کمتر است.
- خودشان را بیشتر برای ناباروری مقصر می دانند.
- سازگاری آنان با واقعیت نابارور بودن کندتر صورت می گیرد.
- بیشتر دچار بحران هویت می شوند.
- از کودکان، زنان حامله و اصولاً دنیای باروری بیشتر فاصله می گیرند.
- درمان را زودتر شروع می کنند و دیرتر متوقف می سازند.
- به باروری به عنوان یک چاره برای پیامدهای منفی ناباروری نگاه می کنند.

کاهش آثار ناباروری در زنان
1- گر چه زنان نابارور سطوح پایین تری از رضایت زناشویی و اعتمادبنفس را نشان می دهند، ولی با افزایش حمایت اجتماعی تاثیر ناباروری کاهش می یابد.
2- آشنایی زنان با روش هایی نوین درمانی و استفاده از آنها به دلیل ایجاد امید باروری در احساس رضایت و کاهش سرزنش خویش تاثیرگذار است.
3- همراهی در مراحل درمان، به خصوص به وسیله همسر در کاهش اضطراب و افسردگی زنان نابارور نقش دارد.
4- ارتباط با زنانی که فرزندانی در سنین گوناگون دارند و برخورد نزدیک با مشکلات آنان و نگاه واقع بینانه به باروری ، تعهدات ، محدودیت ها و وظایف مادری ،به زنان نابارور کمک می کند تا راحت تر با ناباروری کنار بیایند.
5- باید برای زن هویتی فارغ از قابلیت و ویژگی تولید مثلی او که بنابر طبیعت برعهده اش قرار گرفته ، در نظر آورد و فراموش نکرد که زن نیز در درجه اول انسانیَ با همه قابلیت هاو ظرفیت های رشد است. تضعیف ایده یا پیش فرض «زن ، فقط مساوی با مادر» بر بسیاری از شئون زندگی زنان نابارور از قبیل تحصیل ، اشتغال و فعالیت های اجتماعی تاثیر خواهد داشت و به بازسازی هویت و شخصیت آسیب دیده زنان نابارور کمک شایانی خواهد کرد.

نفسیه طهوری، کارشناس ارشد مطالعات زنان