09/30 1392

همدلی حلقه فراموش شده زندگی امروزی

خودت را گاهی جای دیگری بگذار
همدلی خصوصیتی که زمانی جامعه ما با آن شناخته می شد. این روزها، مغفول مانده است. هر روز زنگ خطرهای این غفلت از گوشه و کنار کشور به گوش می رسد. کم رنگ شدن جشن هایی مانند جشن عاطفه ها، ضعیف شدن سازمان های غیردولتی و انجمن های دانشجویی خیریه، برخورد منفعلانه مردم نسبت به جرایم آشکار در خیابان ها؛ مانند حادثه سعادت آباد، که هر روز نمونه های ازآن گزارش می شود، بخشی از این زنگ خطرها هستند. این بی توجهیی نه تنها برای متخصصان و مسئولان این امور، بلکه برای شهروندانی که همدلی مردم را در سال های انقلاب ، جنگ تحمیلی و حتی در دهه هفتاد به یاد می آورند هم نگران کننده است. اما خبر خوش این است که همدلی به عنوان یک مهارت روان شناختی قابل آموختن است. در این مقاله راهکارهایی برای بیشتر همدل شدن پیشنهاد شده است.

همدلی به عنوان یک مهارت، یک خصوصیت شخصیتی و یک احساس یا هیجان، همواره مورد توجه و بررسی روان شناسان بوده است. منظور از همدلی توانایی فرد در درک احساس ، هیجانات و افکار دیگران است با به بیان ساده تر میزان همدلی شما نشانی از آن است که چقدر می توانید خودتان را جای دیگران بگذارید، درد آنها را بفهمید و در بهبود شرایط شان کوشا باشید. اگر چه جنبه هایی از این احساس و درک انسانی در قالب خصوصیتی شخصیتی تا پیش از سنین جوانی شکل می گیرد، چگونگی ابراز این احساس و ادراک و همچنین گسترش و پخته تر کردن آن، مهارتی است که بهترین زمان برای کسب کردن ان در سنین جوانی است. بدون شک افرادی که به این مهارت دست یافته اند از روابط بین فردی مناسب تری برخوردار خواهند شد، بین دیگران محبوب تر می شوند و و احترام بیشتری در جامعه کسب می کنند. اگر به این مزایا احساس بهتر درونی نسبت به خود را نیز اضافه کنیم، تاثیر همدلی را در افزایش رضایت از زندگی در خواهیم یافت. در چند سطر زیر به چند نکته که به جوانان در گسترش و ابراز همدلی یاری می رساند اشاره شده است.
1- رفتار همدلانه را از خانواده خود شروع کنید
برای اعضای خانواده خود وقت بگذارید و به حرف آنها گوش کنید. در این بین سالمندان را فراموش نکنید. آنها نیاز به توجه و زمان بیشتری دارند. قرار نیست همیشه بزرگ تر ها شنوای دردهای شما و حلال مشکلات تان باشند. گاهی لازم است با کمی گفتگو و همدلی با پدر، مادر، پدربزرگ و مادربزرگ تان فضای خانواده را تلطیف کنید. کمک و سرزدن به اقوام نیازمند و سالمند، حتی اگر نسبت نزدیکی با شما ندارند، نه تنها از نظر دینی و اخلاقی پسندیده است، که احساس رضایت درونی شما را نیز بالا می برد.
2- برای دیگران وقت بگذارید.
دنیای مدرن دنیای مشغله است. بدون شک همکارانی که تجربه کار کردن در فضای مشاوره را دارند این موضوع را تایید می کنند، که اکثر مراجعان بیش از آن که به دنبال راهنمایی یا درمان باشند به دنبال کسی هستند که با حوصله به حرف شان توجه کند و مرتب به ساعتش نگاه نکند! هر دوستی ای مانند نهالی است که برای رشد نیازمند رسیدگی است. مهم ترین رسیدگی مورد نیاز در دوستی؛ زمان است. پس آن را از خانواده، دوست و هر کسی که می توانید رابطه همدلانه ای با او برقرار کنید دریغ نکنید.
3- بیشتر بشنوید؛ گوش همه از نصیحت پر است
در اکثر مواقع افراد راه درست را می دانند. آنچه انسان ها به شدت نیاز دارند به اشتراک گذاشتن دردهاست. دردها پس از آنکه با افراد همدل در میان گذاشته می شوند، قدرت خود را از دست می دهند. پس اجازه بدهید دیگران دردهای شان را مطرح کنند. اگر راهنمایی کارگشایی، که به درستی آن اعتقاد دارید، در نظرتان هست آن را ارائه دهید. اما از توصیه های کلیشه ای و تکراری و نصیحت کردن، که نتیجه ای جز خستگی و آزردگی طرف مقابل تان ندارد، خودداری کنید.
4- تعصب نداشته باشید.
جامعه امروز ما، به خصوص در شهرهای بزرگ ، جامعه ای متکثر است. مهاجرت، رشد رسانه های دیداری و شنوایی و همین طور اینترنت و فضای مجازی، همگی باعث شده اند در اطراف شما افرادی با قومیت، گرایش های مذهبی- دینی، سبک زندگی و عقاید سیاسی متفاوت وجود داشته باشند. درک این تنوع و تحمل نظرات مخالف دیگران امکان تعاملات سازنده اجتماعی تان را بالا می برد و همچنین علاوه بر ایجاد همدلی با قشر گسترده ای از جامعه، تجربیات و دیدتان را در زندگی وسیع می کند. فراموش نکنید شنیدن یک عقیده مخالف به معنای پذیرفتن آن نیست.
5- اغراق نکنید و در عین حال مشکلات دیگران را کوچک نشمارید
برخی از افراد پس از شنیدن مشکلات دیگران آنچنان تحت تاثیر قرارمی گیرند که نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند و با ابراز هیجانات شدید مانند گریه کردن و سخنان ناامید کننده ، بر مشکل فرد می افزایند. از سوی دیگر ، گروه دیگری از انسان ها فکر می کنند با ساده جلوه دادن مشکل می توانند از درد روانی فردی که دچار آن مشکل شده است بکاهند. این افراد با استفاده جملاتی مانند: «این که مسئله مهمی نیست.» ، «دیگران دردهای خیلی بزرگ تری دارند»، یا «پس اگر مشکلات من را داشتی چه می کردی؟» نه تنها از درد طرف مقابل کم نمی کنند، که احساس مثبتی که به واسطه درددل کردن و همدلی ایجاد می شود هم از بین می رود.
6- احساسات و هیجانات طرف مقابل را به او انعکاس دهید.
این انعکاس هم به صورت کلامی و هم در چهره و رفتار شما می تواند جلوه گر شود. تغییر چهره و لحن شما متناسب با موضوع مطرح شده توسط افراد
و همچنین انعکاس کلامی احساسات آنها با جملاتی مانند: «می فهم که چقدر این موضوع برای درد آور بود»، «معلوم است که رفتار این آدم خیلی تو را عصبانی کرده» راه را برای یک رابطه همدلانه و درک متقابل باز می کند.
7- مهم نیست مسئله در واقعیت و از نظر شما چقدر بزرگ است، اهمیت مسئله در درک و احساس طرف مقابل تان از آن است.
معیار اهمیت مشکل شما نیستید، بلکه ادراک طرف مقابل تان از موضوع است. این موضوع را در نظر بگیرید که هر فرد با توجه به فضای خانوادگی، اعتقادات، شخصیت و میزان رشد یافتگی اش، نگرانی ها و اولویت های متفاوتی دارد، که این نگرانی ها از نگاه شما ممکن است کاملا بی اهمیت برسد. یادتان باشد هدف ما همدلی با انسان هاست نه برآورد اهمیت مشکلات شان و برای این موضوع کافی است به احساس و هیجانی که فرد به واسطه این مشکل تجربه می کند و به شما انتقال می دهد توجه کنید.
8- خودتان را در فضاها و موقعیت هایی که در آن همدلی فراوان است قرار دهید.
شرکت در جشن ها و بازاچه های خیریه ، انجمن هایی با فعالیت های انسان دوستانه و همدلانه و دوستی و رابطه با افرادی که در این حوزه ها فعال هستند، روح همدلی را در شما پرورش خواهد داد و قطعا میزان رضایت تان را از زندگی و خودتان بالا خواهد برد. ضمن این که این گونه فضا ها، محیطی برای تجربه های عمیق انسانی فراهم می آورند، که در افزایش پختگی شما نقش اساسی دارد.
9- مراقب خود و سلامت روانی تان باشید.
برای اینکه بتوانید به دیگران کمک کنید و از نطر روحی ظرفیت ارتباط مناسب و همدلی با انها را داشته باشید، پیش از هر چیز باید از سلامت روحی وجسمی کافی برخوردار باشید. گروهی از فعالیت های همدلانه مانند کمک به افراد دارای مشکلات روانی حاد یا کمک به افرادی که دچار نقایص ذهنی و جسمی شدید هستند با شرایط روحی و شخصیتی برخی از افراد سازگار نیست و شرکت در این فعالیت ها نه تنها کمکی به افراد آسیب دیده نخواهد کرد، که خود فرد را نیز با مشکلات روحی جدی روبه رو می کند.
10- در رشد روانی ، اجتماعی، هیجانی و اخلاقی خود کوشا باشید.
به طور چشمگیری حس همدلی با رشد پختگی انسان ها در ارتباط است. از همین روی هر فعالیتی که منجر به رشد انسان در یکی از جنبه های فوق شود، بر میزان همدلی شما هم تاثیر می گذارد. مشارکت اجتماعی بالا، مطالعه و تحصیل، سفر و روابط دوستانه وسیع و عمیق از جمله عواملی هستند که در رشد روانی ، اجتماعی و اخلاقی موثرند.

مانی رفیعی – دانشجوی دکترای روان شناسی و مدرس مهارت های زندگی