آرامیس مشاور




جلسات خانوادگی آدلری چیست؟

تمرین و دموکراسی در خانواده
ملاقات های خانوادگی و یا نشست های فامیلی ایده ای است که روان شناس اتریشی به نام درایکوس و آدلر آن را مطرح کرده است. در این نظریه ، آدلر بر دو اصل تاکید کرده است؛ احترام متقابل و روابط دموکراتیک.
آدلر معتقد است که امکان ندارد زن و شوهری بتوانند خوشبخت زندگی کنند مگر اینکه مفهوم برابری را بپذیرند؛ چرا که هیچ انسانی دوست ندارد کهتر قرار بگیرد. بنابراین اصل برابری در نظریه آدلر بسیار تعیین کننده است و کسانی فرد سالم محسوب می شوند که علاقه اجتماعی در آنها بالا باشد. منظور من از علاقه اجتماعی ، نوعی حس همدردی ، داشتن مشارکت و همکاری در این افراد است. آدلر معتقد است انسان موجودی اجتماعی است، بنابراین در تمام حوزه ارتباطی لازم می داند که کارهایش را براساس تعاون انجام دهد؛ بدین معنی که جلسه خانوادگی نوعی تمرین روابط دموکراسی است.

آدلر معتقد است روابط دموکراتیک پیش از آنکه سیاسی باشد، پدیده ای تربیتی است. بنابراین باید به برپا شدن آن کمک کرد و لازمه آن این است که ابتدا اهمیت آن برای اعضای خانواده خوب توضیح داده شود. این جلسات با حضور تمامی اعضای خانواده یعنی همسران و فرزندان تشکیل می شود. از سوی دیگر، اگر کسانی مانند پدربزرگ و مادربزرگ با خانواده ای زندگی می کنند، حضور آنها هم در جلسات الزامی است. البته باید برای ملاقات ها و جلسات زمان خاصی از قبل تعیین شود و در صورت موافقت اعضا، در زمان مشخص تشکیل شود که معمولا هفته ای یک بار لازم است. در واقع این جلسات جایگزین درمانگر و یا مشاور در مراحل اولیه مشکلات خانوادگی محسوب می شود. حضور یک روان شناس و مشاور شاید برای جلسات اولیه کمک زیادی به خانواده بکند، اما قاعده بر این است که در این جلسات یکی از اعضای خانواده به عنوان مدیر جلسه مشخص می شود و او هدایتگر جلسه خواهد بود.
قواعد جلسات آدلری
1: نخستین قانون آن است که والدین به کار دیگری نپردازند و وسایلی مانند رادیو، تلویزیون، موبایل تا پایان جلسه خاموش باشد. در واقع این قوانین اهمیت جلسات خانوادگی را بیان می کند و لازم است در همان جلسه نخست، جلسه بعد تعیین شود.
2- از حضور همه استقبال می شود اما اجباری نیست، زیرا اجبار مقاومت و سرپیچی ایجاد می کند؛ بنابراین فرد با میل و اراده خود در جلسات حضور دارد.
3_ تصمیماتی که در جلسه گرفته می شود برای همه قابل اجراست، حتی اگر در جلسه حضور نداشته باشند باید از این تصمیم نهایی پیروی کنند.
4- هر تصمیمی که گرفته می شود تا جلسه بعد از قابل اجراست و فرد نمی تواند به آن عمل نکند.
5- مدت جلسه به سن فرزندان بستگی دارد و معمولا برای بچه های خانواده های کم سن 20 دقیقه کفایت می کند، ولی اگر لازم باشد خود اعضاء مدت جلسه را بیشتر تعیین می کنند.
6- تصمیمات جلسه باید مبتنی بر توافق باشد و تا حد امکان سراغ رای گیری نرویم. در پایان همه ملزم به امضا این توافقات هستند.
7- در این جلسات برخی قوانین باید تصویب شود، مثل اینکه هیچ کس حق ندارد به کسی توهین کند و یا اینکه از موضع قدرت صحبت کند.
8- اگر فرزندی دارای مشکل است ، والدین نباید زیاد صحبت کنند و گفت و گوی و تعامل همراه با آرامش باید صورت بگیرد.
9- والدین نباید نسبت به یکی از اعضا رفتار مراقب گونه داشته باشند و به شدت مراقب نداشتن رفتار تبعیض گونه باشند.
10- در این جلسات، کمال گرایی نباید صورت بگیرد.
حتی یک پیشرفت کوچک غنیمت بزرگی است که نصیب خانواده ها می شود. به بیان دیگر، گاهی انسان ها گمان می کنند که در یک جلسه باید همه مشکلات را حل کنند، در حالی که هدف اصلی این جلسات، تمرین احترام متقابل ، تاکید بر ارزش ها، سهیم شدن در مسئولیت ها و برقراری پیوندهای عاطفی است. تشکیل جلسات موجب می شود اعضای خانواده همدیگر را دلگرم کنند و این دلگرمی اعتمادبنفس ، امیدواری و نگرش مثبت را ایجاد می کند. به هرحال، به قول درایکوس، عشق یک رابطه است؛ رابطه که باید ساخته شود.
در واقع خانواده ها باید حل مسئله را تمرین کنند و مهم همین تمرین حل مسئله است. حتی در اروپا و آمریکا آن گونه که ابراز می کنند دموکراسی نه در رفتارشان و نه در سیاست چندان به چشم نمی خورد، اما تمرین آنها نسبت به این موضوع در مقابل ما بیشتر است. در جلسات خانوادگی آدلر، رفتار مبتنی براحترام مقابل تمرین می شود و این جلسات به همسرانی که مشکلات شدید اقتصادی دارند یا دچار مشکلات زناشویی هستند و یا به همدیگر علاقه ندارند، کمکی نمی کند.

کاربرد جلسات خانوادگی به روش آدلر
این جلسات برای خانواده هایی که فرزندانشان مشکلاتی مثل نافرمانی، بی نظمی، بی توجهی به مقررات خانواده و انجام ندادن تکالیف مدرسه، بسیار خوب پاسخگوست، زیرا خانواده هایی که فرزند نوجوان دارند به شدت از فاصله نسلی نگران هستند و نوجوانان نیز به شدت علاقه مندند که در تصمیم گیری ها مشارکت داشته باشند. برای مثال، نوجوانی که کفش هایش را رها کند، هر عضوی از خانواده می تواند کفش را هر جا که بخواهد بگذارد و توضیحی ندهد. و یا پدری که در خانه سیگار می کشد، طبق توافق نامه اگر این کار تکرار شود، خانواده حضور او را سرمیز شام نمی پذیرند و مهم این نکته است که این گونه تصمیم گیری تنبیه محسوب نمی شود چون در تنبیه خود فرد دخالت ندارد، اما در جلسات خانوادگی خود فرد آگاهانه پذیرفته است و چون انسان موجود اجتماعی است، بالطبع خودش را بعد از مدتی اصلاح می کند.
برخی می گویند این گونه جلسات با فرهنگ ایرانی – اسلامی مغایر است. برای مثال، نقش پدر و تصمیم او برای فرزند تعیین کننده است و در بعضی مسائل خانم ها از همسران شان باید پیروی کنند. اما از نظر من این گونه نیست. مبانی فرهنگی و دینی ، مغایرتی با این موضوع ندارد. عقل سلیم به ما می گوید که با گفت و گو حل مسائل حل شود.
فرمایشی از پیامبر اکرم (ص) است که «از من نیست کسی که به کودکان احترام نمی گذارد.» و در مورد تبعیت همسر هم معتقد به برخی دیدگاه ها نیستم زیرا پیامبر خدا فرموند: «دست خدا با جماعت است» و جماعت به موضوعات مختلف دلالت می کند مانند مدرسه، خانواده، شهر. در جلسات خانوادگی این تعاون آموزش داده می شود. با توجه به این که این کار در ایران صرفاً به صورت پژوهشی انجام گرفته است معتقدم ما نیاز داریم چنین جلساتی را به همسران جوان آموزش دهیم. البته برای جامعه ایران این جلسات باید با محتوای معنوی و دینی آمیخته شود.


دکتر حمید علیزاده، دکترای روان شناسی کودک از دانشگاه بروکسل و دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی