آرامیس مشاور




چگونه با عقايد متفاوت روبه رو شويم؟

ديدن نيمه پر ليوان
در زندگي روزمره خيلي از اوقات مسايلي پيش مي آيد كه براي اثبات حرف مان ناچاريم افراد مختلف را نسبت به حرف خود متقاعد كنيم. در روابط خانوادگي و اجتماعي بايد سعي كنيم دوست، همكار و همسر خود را راضي كنيم تا با ما هم نظر و هم عقيده شود يا اينكه ارزيابي اوليه خودش را تغيير داده و نگرشي نو را جايگزين آن سازد. حال ببينيم از كجا بايد شروع كنيم تا در راضي كردن دوستي براي اينكه عينك بدبيني اش را بردارد يا عقيده اش را به سوي ديگري سوق دهد موفق شويم.

1- بايد ابتدا موضوع و فرد مورد نظر را بررسي كنيم زيرا گاهي اوقات آنقدر عقايد قدرتمند هستند كه نمي توان هيچ گونه تغييري ايجاد كرد كه عقايد ماندگار افراد از اين نوع هستند. برخي ديگر از افراد ديدشان نسبت به مسائل را مسئله مهمي مي دانند و به آن زياد فكر مي كنند و انتقال اطلاعات هم در ذهن شان سريع صورت مي گيرد. برعكس، برخي از افراد، ديدي كه نسبت به موضوعي دارند را در جعبه اي گذاشته و در آن را قفل مي كنند و آن را مانند گنجي حفظ و حراست مي كنند، بي آنكه ديگر به درستي و اشتباه بودن آن فكر كنند و كور وكورانه فقط روي نظر خود تعصب به خرج مي دهند و ديگر در مورد آن تفكر نمي كنند. در اين گوه افراد انتقال اطلاعات در ذهن شان به كندي شكل مي گيرد مثلا خيلي اوقات پدري نسبت به فرزندانش رفتاري بيش از حد متعصب نشان مي داده اگر هم رفتار خود را غلط بداند، ديگر راضي به تغيير ديد خود نمي شود زيرا معتقد است كه از ابتدا آنگونه رفتار كرده و به خاطر غرورش نمي خواهد جلوي فرزندانش به اشتباه خود اعتراف كند.


2- گاهي در برخي از موضوعات افرادي هستند كه نظر و عقيده خاصي ندارند اين افراد اغلب در جمع ها به خاطر اينكه نظرشان تابع جمع هست قابل قبول هستند. بعضي اوقات به خاطر آموزش خانوادگي و گاهي به علت اين است كه اين افراد احساست ضد و نقيض دارند در مورد موضوع مورد نظر يا به قول معروف هميشه دو دل هستند اگر حرف شما از اعتبار زيادي برخوردار باشد و فرد شنونده شما را فردي قابل اعتماد و دوست داشتني بداند، اين در صورتي است كه به طرف مقابل بفهمانيد براي شما تغيير دادن ديد او منفعتي شخصي ندارد.


3- گاهي اوقات در سخن تان به فرد گوشزدي در مورد عواقب عقيده اش كنيد. مثلا زماني كه مي خواهيم فردي را قانع كنيم كه سيگار براي او ضرر دارد و يا فرد ديگري كه با سرعت رانندگي مي كند را مي خواهيم راضي كنيم كه از سرعتش بكاهد، بايد عواقب كارش را به زبان آوريم كه چقدر ممكن است تاسف وار باشد هر چند فرد بارها آن را شنيده باشد. بعضي وقت ها ما انسان ها فقط منتظر يك تلنگر هستيم تا تغيير كنيم. پس چه بهتر كه سعي كنيم به يكديگر كمك كنيم تا رفتارمان رو به كمال نيل كند. اگر خوب به انسان هاي اطراف مان دقت كنيم در مي يابيم كه هر يك تركيب منحصر به فردي در انتظارات خاطرات و نگرش هاي خود هستند و از و از پيشينه اجتماعي خود شكل گرفته اند. ما انسان ها در طول زندگي مان براي اينكه بفهميم با چه كساني ارتباط برقرار كنيم، از چه كساني دوري كنيم يا چطور ديگران را با عقايد خود موافق سازيم، مسيرهاي مختلف را پيدا مي كنيم.


4- اولين نكته حائز اهميت كه برداشت افراد از يكديگر را تعيين مي كند، اولين برخود افراد با يكديگر است و اولين برخورد اطلاعاتي را در ذهن به وجود مي آورد كه از روي آن نهايتا ما برداشت مثبت يا منفي از فرد مورد نظر پيدا مي كنيم نكته ديگري كه خيلي مواقع ما را در شناخت افراد به اشتباه مي اندازد نظريه ضمني شخصيتي است كه خيلي از مردم به آن دچارند بدين معني كه در اين نظريه افراد صفات مختلف و متفاوت را به هم ربط مي دهند و از آن نتيجه كلي مي گيرند به عنوان مثال شايد از بعضي ها شنيده باشيد كه همه افراد كم حرف، بد اخلاقي هستند يا همه افراد قد بلند، خوش سليقه هستند يا همه افردي كه پوست گندمي دارند، خوش صحبت هستند و...... احتمالا در اين فرآيند افراد با ديدن صفات چند تن از اطرافيان خود يك نتيجه كلي مي گيرند و به اشتباه پيش داوري هاي در مورد ديگران مي كنند كه خيلي از اوقات نادرست از آب در مي آيد.


5- دو روش معمول براي راضي كردن افراد داريم: روش اول روش مستقيم است يعني به طور مستقيم با فرد در مورد مسئله مورد نظر به طور منطقي صحبت كرده و فرد را به تفكر وا مي داريم تا نظر خود را تغيير داده و آنچه منطقي تر است را انتخاب نمايد اين روشي است كه همواره بزرگ تر ها در نصيحت كردن افراد به كار مي بنرد. روش ديگر روش غير مستقيم است يعني در موارد اصل مطلب صحبت نمي كنيم بلكه از طريق اعتبار و جذابيت كلام خود و اعتبار و جاذبه هاي هيجاني عقيده مورد نظرمان براي قانع سازي فرد استفاده مي كنيم. به عنوان مثال فروشنده به مشتري اش بگويد اگر اين جنس را بخري يك وسيله ديگر نيز مجاني به شما تعلق مي گيرد. در روش غير مستقيم از آنچه در حول و حوش عقيده اي كه مي خواهيم فرد بدان راضي شود نويدهايي مي دهيم. بايد بدانيد كه اغلب جوانان را بهتر مي توان از افراد مسن قانع ساخت زير طرز تفكر و عقايد در افراد مسن به علت مرور زمان دروني شده و اين افراد سخت تر راضي مي شوند.


6- وقتي تعامل مان با ديگران بيشتر باشد بهتر متوجه خصوصيات شان مي شويم و با كسب اطلاعات در مورد افراد و عوامل دخيل در قانع كردن ديگران بهتر مي توان در صدد قانع كردن افراد برآمد چون همواره در طول زندگي روزمره با مسايلي روبه رو مي شويم كه براي به كرسي نشاندن حرف خود بايد طرف مقابل مان را راضي كنيم مثل مادري كه مي خواهد فرزند خود را راضي كند تا شب زود بخوابد يا فروشنده اي كه در صدد راضي كردن مشتري است تا جنس خاصي را از او بخرد يا همسري كه مي خواهد شوهرش را قانع كند تا با او به مسافرت برود و .....


7- نكته مهم ديگر حمايت ديگران از عقيده مورد نظر است. اگر فردي آزادانه نظر خود را بيان كند و ديگران از نظر او حمايت كنند گرايش فرد به ابراز عقيده اش و مصمم بودن او در آن عقيده و نظر بيشتر مي شود ولي اگر افرادي را ببينند كه با نظر شما موافق هستند و معتقدند او با عقيده اش را تغيير دهد به تدريج عقيده خودش سست مي شود به همين دليل است كه اغلب والدين و فرزندان نظرات يكسان و هماهنگي دارند.

 

گردآوری مرکز مشاوره آرامیس