05/23 1392

چطور باهم می توانیم اختلافات را حل کنیم؟

این گلادیاتورهای مؤدب!
آشنایی با « مهارت حل اختلاف » به ما کمک می کند تادعواهای زن و شوهری را به شکلی درست مدیریت کنیم.
بسیاری از زوج های جوان نمی دانند چگونه باید دعوا کنند و یا چگونه به دعوا فیصله دهند. واقعیت این است که به رغم تصور بسیاری، دعوا کردن با همسر می تواند تجربه وحشتناکی نباشد و البته پایان دادن به آن نیز آن قدرها سخت نیست. توجه به برخی نکات می تواند هم عوارض دعوا را در رابطه شما کاهش دهد و هم آن را به موضوعی سازنده و نه مخرب تبدیل سازد.

 در دعوا این کارها را انجام دهید:

استراتژی های مقابله به این معناست که زن و شوهر در چه مواقعی از چه مهارت های ارتباطی استفاده کنند.

در واقع در بسیاری از موارد، زن و شوهرهای جوان مهارت های ارتباطی را به خوبی می شناسند، اما نمی دانند کی و کجا باید از آن استفاده کنند. این استراتژی ها بیش از اینکه عقلانی و تئوری باشند، باید در عمل آموخته شوند. هر کدام از چهار استراتژی زیر می توانند به زوج های جوان برای حل مشکلاتشان کمک کنند:
1- حفظ آرامش
بدن در مورد تنش داشتن یا نداشتن از یک قانون همه یا هیچ پیروی می کند. وقتی که آرامش بدنی از بین می رود، ضربان قلب بالا می رود و میزان زیادی آدرنالین در بدن ترشح می شود. این آدرنالین باعث می شود شما نتوانید به حرف های همسرتان توجه کنید و دعوا بدتر شود. برای رفع این مشکل، پیش از هر چیز باید نشانه های برانگیختگی را بشناسد. برای مثال، اگر ضربان قلبتان بیشتر از ده درصد حالت طبیعی ( در مردها 72 تا 76 و درزن ها 82 تا 86 ضربه در دقیقه طبیعی است ) بود، یعنی که برانگیخته شده اید و باید کاری برای کم کردن برانگیختگی تان انجام دهید. معمولا" مردها زودتر از کوره در می روند و به همین دلیل، این استراتژی بیشتر به درد شان می خورد.
اگر نمی دانید چطور می توانید به آرام شدن خودتان کمک کنید، می توانید به پیشنهاد های ما مراجعه کنید.
2- غیر دفاعی گوش دهید.
برای رفع جبهه گیری، راه های تفکیکی هم وجود دارند. وقتی که شما دارید با همسرتان مشاجره می کنید، دو حالت وجود دارد؛ یا شنونده اید ویا سخنگو. در هر حالت به این توصیه ها توجه کنید:
وقتی شنونده اید
وقتی که شما در مقام شنونده هستید، بهترین راه این است که از« مهارت گوش دادن » استفاده کنید. البته وقتی فردی به شدت از شما انتقاد می کند و یا شما را سرزنش می کند، واقعا" گوش دادن کار سختی است. برای این کار واقعا" لازم است که بتوانید خودتان را جای همسرتان بگذارید و دنیا را از دید او ببینید. یادتان باشد که نمی شود به گوش دادن همدلانه تظاهر کرد.
برای یک گوش دادن غیر دفاعی راه حل هایی پیشنهاد می شود که می توانید آنها را در مطلب جداگانه ای که برای شما آماده کرده ایم ببینید. ( می توانید به صفحه 106 مراجعه کنید )
وقتی سخنگو هستید
وقتی که سخنگو هستید باید تا جایی که می توانید، صحبتتان را به خصومت آلوده نکنید. برای این هدف راهکارهای زیر مناسب است:
ـ به جای انتقاد، از شکایت استفاده کنید.
همان طور که در گام دوم توضیح داده شد، انتقاد کاملا" مبهم است اما شکایت با صراحت از یک رفتار انتقاد می کند. مثلا" به جای « تو هیچ وقت خانه نیستی » که یک نوع انتقاد است، می توان گفت « دیشب که خانه خواهرت ماندی، من خیلی احساس تنهایی کردم ». معمولا" پیروی از دستور العمل های مشخص و واضح خیلی آسان است. برای مثال، اگر کسی بگوید « دو کیلومتر برو و بعد از پمپ بنزین بپیچ به چپ » شما دقیقا" می دانید باید چه کار کنید، اما اگر کسی بگوید « همین جاست، پیدایش می کنی » به جایی نخواهید رسید. شکایت های مشخص خودتان را به صورت X, Z, Y مشخص کنید: « وقتی در مورد X عمل Y را انجام دادی ( یا ندادی)، احساس Z به من دست داد. » مثلا" « وقتی نگفتی که دیر می رسی، من خیلی خجالت کشیدم که توی رستوران میز گرفته ام ».
3- تصدیق
تصدیق به این معناست که با ظرافت به همسرتان بفهمانید که او را درک می کنید و می توانید دنیا را از دید او نگاه کنید. تصدیق بیشتر برای مرد هایی مفید است که می خواهند در برابر ناراحتی های همسرشان برخوردی عقلانی و منطقی داشته باشند. این افراد به جای توجه به محتوای هیجانی صحبت های همسرشان سعی می کنند راه حلی برای مشکل او پیدا کنند. اما اگر همسر این مرد به شدت هیجان زده باشد، به این توصیه ها گوش نخواهد داد. در این مواقع زن به شدت نیازمند است که مرد احساسات وی را درک کند. وقتی که همسر شما احساس کند تصدیقش می کنید، به شما بیشتر اعتماد می کند و به توصیه های شما بیشتر گوش می دهد. بالا ترین سطح تصدیق، « همدلی » است که در قسمت بعد توضیح داده خواهد شد. اما برای نشان دادن تصدیق، راه های دیگری هم وجود دارند که عبارتند از:
 مسئولیت پذیری. برای مثال، اگر شوهرتان دلخور است که چرا تلفنی به او خبر ندادید که دیر می آیید، به او بگویید « واقعا" عصبانی ات کردم، نه؟ » با این کار اعتراف می کنید که اعمال شما روی احساسات همسرتان اثر می گذارد. در واقع شما مسئولیت تأثیر رفتارتان را پذیرفته اید.
 معذرت خواهی. معذرت خواهی صریح و آشکار نیز یک نوع تصدیق است. با معذرت خواهی، شما به همسرتان نشان می دهید که ناراحت هستید و او را درک می کنید. برای معذرت خواهی لازم نیست همیشه بگویید « متأسفم ». برای مثال، می توانید بگویید « منظورت را می فهمم. من اشتباه کردم ». اگر در حین جر و بحث به اشتباه اعتراف کنید، نتایج واقعا" مثبتی می گیرید.
 تحسین. وقتی هنگام جر و بحث به یاد همسرتان و خودتان می اندازید که او برای شما همسری قابل تحسین است، مسیر گفت و گو را به سمت مذاکره عوض کرده اید.
4- به دعوا خاتمه دهید
به هر حال نمی شود برای همیشه دعوا و اختلاف را به خود نگاه داشت. می توان با استفاده از راهکارهای زیر به دعوا فیصله داد:
• دعوا را به قسمت های عمیق رابطه نکشانید.
همیشه در دعوا هایتان به اصطلاح « رو » دعوا کنید. در « عمق » همیشه یک وفاداری همیشگی پنهان وجود خواهد داشت. دعوایتان را به اینجا ها ربط ندهید.
• جایگزین بگذارید.
برای مثال، اینکه داد و بیداد کنید که از رنگ های صورتی و کرمی و قهوه ای و آبی و زرشکی برای پرده خانه خوشتان نمی آید، چیزی را درست نمی کند. به جای اینها البته اگر رنگی باقی مانده بود، بگویید از کدام رنگ خوشتان می آید؟
• ببخشید.
بعضی وقت ها واقعا" همسرتان مقصر بوده و اشتباه کرده است. شما بهتر است در این مواقع لذت توفیق اجباری بخشش را بچشید.
• تمرین « روزهای صمیمانه » را انجام دهید.
گاهی چاره ای جز این نمی ماند که یک تمرین مکانیکی انجام دهید. می توانید یک تعداد روز متوالی را مشخص کنید و در این روزها توافق کنید که هر روز حداقل 5 مورد از فهرست کارهایی را که همسرتان می خواهد، انجام دهید. البته او هم باید متقابلا" کارهایی را که شما می خواهید، انجام دهد. این کارها اولا" باید ایجابی باشند، یعنی طرف را از کاری نهی نکنند. دوم باید عملیاتی باشند، مثلا" سه بار نوازش کردن به جای امر کلی مهربان بودن. سوم آن قدر کوچک باشند که بتوان هر روز انجامشان داد و چهارم مربوط به دعوای اخیر نباشد.
• هر از چند وقت آتش بس بدهید!
گاهی که اوضاع خانواده خیلی پرتنش می شود، لازم است یک بخشش مشترک و توافقی انجام دهید. به این معنی که با همسرتان مذاکره کنید و توافق کنید که مثلا" هر چیزی که در این دو هفته گذشت، هیچ و هر دو ما حسابمان صاف است و ازحالا شروع می کنیم. فقط یادتان باشد که هدف این آتش بس بهتر شدن رابطه است و نه برعکس. یعنی نباید به این دلیل که می دانید هر دو هفته یک بار یک آتش بس وجود دارد، در جبهه گیری و مشاجره از هم جلو بزنید.


سعید بی نیاز، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی

گردآوری مرکز مشاوره روانشناسی آرامیس