آرامیس مشاور




دلبستگی و شیوه های دوست داشتن

یکی از مباحثی که زوج ها در آموزش های قبل از ازدواج و هنگام پاسخ به پرسشنامه ها، باید درباره آن به گفتگو بپردازند، موضوع دلبستگی، شیوه های دوست داشتن و شیوه های دلبستگی است.
دلبستگی نیازی برای بقا است. در انسان یک رابطه خاصی است که از آغار تولد بین نوزاد و مراقبت کننده اولیه او که معمولاً مادر است شکل می گیرد و تلاش نوزاد را برای نزدیک شدن و خواستن مادر نشان می دهد(کورسنی، 1999)
رفتار دلبستگی رفتاری است که فردی برای خواستن دیگری و نزدیک شدن به او از خود نشان می دهد. دلبستگی رابطه ای خاص و پایدار و بادوام است که بین دو نفر شکل می گیرد.

براساس نظریه های دلبستگی، انسان گرایش دارد که پیوندهای محکمی را با افراد خاصی که انتخاب می کند، برقرار سازد. دلبستگی به دیگری و حفظ ارتباط با او یک نیروی اصلی و برانگیزاننده در انسان است. جستجوی دیگری یک سازوکار بقا فطری است که در شکل گیری خویشتن مطمئن و با اعتمادبنفس در جهانی که بالقوه می تواند خطرناک درک شود، کمک کننده است.

نیازهای دلبستگی ، آرامش، امنیت و احساس نزدیکی است. هنگامی که این نیازها در معرض خطر قرار می گیرند، احساس ناایمنی در زوج ها پدید می اید و دلبستگی ان ها مخدوش می شود و ترس و دودلی از ارتباط شکل می گیرد و این احساس عدم امنیت است که راه حل های بهینه را محدود می سازد.
داشتن نیازهای دلبستگی (آرامش، امنیت و احساس نزدیکی) برای همه زوج ها و برای همه افراد طبیعی است. خود این نیازها به خودی خود مشکل ساز نیستند، بلکه شیوه برآورده کردن این نیازها و چگونگی پردازش آن ها است که می تواند مسئله ساز باشد.
عواطف نیروی سازمان دهنده در پردازش اطلاعات است و ماهیت دلبستگی و پیوند بین زوج ها را تعیین می کند. عواطف موسیقی رقص دلبستگی است. در زوج های نابسامان این رقص تعاملی یعنی جریان دلبستگی فاقد این جنبه موسیقیایی، یعنی جنبه عاطفی، می شود.
هنگامی که امنیت دلبستگی مورد تهدید قرار می گیرد، عواطف و هیجاناتی چون اعتراض وخشم اولین پاسخ به تهدید است. فقدان واقعی و یا تصوری از نداشتن روابط توام با دلبستگی، به خشم یا پاسخ ای سرد عاطفی می انجامد و پردازش اطلاعات را محدود می کند و در نتیجه پاسخ های ارتباطی متقابل را کاهش می دهد. (گریفین و گرین،1999).
شناخت تفاوت در شیوه دوست داشتن و دلبستگی در افراد مهم است. چنین شناختی به افراد کمک می کند تا بدانند که در رابطه به دنبال چه چیزی هستند.
شیوه های دوست داشتن
روابط نزدیک سه جزء فعال دارد: تعهد، صمیمیت، شور و اشتیاق وجود یا عدم وجود این سه عامل، اهمیت رابطه را تعیین می کند (استنبرگ ، کراجیک 1984، استنبرگ ، 1986).
دوست داشتن، مستلزم صمیمیت است اما ممکن است تعهد و شور و اشتیاق در آن وجود نداشته باشد.
شیفتگی، عشق در نگاه اول است. شور و اشتیاق وجود دارد، اما هرگز رابطه عمیق متعهدانه و صمیمیانه شکل نمی گیرد.
دوست داشتن عاری از عشق، نوعی دوست داشتن است که در آن تعهد وجود دارد ، اما صمیمیت و شور و اشتیاق وجود ندارد. زوج هایی که در حالت رکود و سکون هستند و تلاشی را برای ایجاد گرمای عاطفی در خود و رابطه خود نمی کنند ، از این دسته هستند.
عشق رمانتیک، ترکیبی از صمیمیت و شور و اشتیاق است، اما تعهد در آن به چشم نمی خورد. عشق نابخردانه، زوجی که دیوانه وار همدیگر را دوست دارند و بدون شناخت یکدیگر ازدواج می کنند.
دوست داشتن به دلیل احساس ترحم و دلسوزی، در این نوع از دوست داشتن صمیمیت و تعهد وجود دارد اما شور و اشتیاق مطرح نیست و دوستی درازمدت است.
عشق کمال یافته، رابطه ای ایده آل است که شامل شور و اشتیاق ، تعهد و صمیمیت است. پس این سه عامل می تواند در نوسان باشد و گاه روابط برحسب این مولفه ها در بهترین حالت قرار گیرد و یا به سکون برسد.آموزش های قبل از ازدواج می تواند از راکد شدن این عوامل بکاهد.
با مطالعه و بررسی شیوه های دوست داشتن ، دو نتیجه مهم به دست می آید: اول اینکه حفظ رابطه دراز مدت در سطح عشق و دوستی کمال یافته، دشوار است (نیاز به تلاش و آموزش دارد.) دوم اینکه تمام روابط، ظرفیت بالقوه برای افت و خیز و نوسان دارند. هیچ رابطه ای همیشه خوب و یا همیشه بد باقی نمی ماند. روابط تغییر می کند. از طرف دیگر باید تشخیص دهیم که ما درباره آنچه که در یک رابطه دراز مدت قابل قبول و یا غیرقابل قبول است، معیارهایی داریم. وقتی خود را در رابطه ای می بینید که ارضاء کننده نیست، لازم است در آن رابطه، تغییراتی ایجاد کنید. یکی از راه حل ها این است که با شریک زندگی آینده خود، عناصر لازم را برای یک رابطه ارضاء کننده جستجو کنید و هر دو تلاش کنید که رابطه را رضایت مندانه تر سازید، و یا به آن پایان بخشید.
شیوه های دلبستگی
وقتی قرار است افراد روابط نزدیک را پایه ریزی کنند، یکی از سه سبک دلبستگی را انتخاب می کنند: امن، اجتنابی یا مضطرب /توام با احساس دوگانگی (کولینز و رید، 1990)
یک دلبستگی امن مستلزم نگرش های زیر است:
- برای من برقراری روابط نزدیک با دیگران نسبتاً آسان است.
- من در وابستگی به دیگران احساس راحتی می کنم.
- من در صورت وابستگی دیگران به خود، احساس راحتی می کنم.
- من از اینکه کسی که با من رابطه نزدیکی برقرار کرده است تحت شرایطی خاص مجبور باشد برای مدتی از من دور باشد و یا مرا ترک کند، ناراحت نمی شوم.
افرادی که سبک دلبستگی امن دارند، احساس شادی، دوستی و اعتماد در روابط نزدیک خود می کنند؛ آن ها احترام به خویش بالایی دارند و احساس می کنند که دیگران آن ها را دوست دارند و از آن ها مراقبت می کنند. دلبستگی امن تمایل به قدردانی ، مراقبت و فداکاری را نسبت به افراد مهم زندگی پدید می اورد . افرادی که با سبک دلبستگی امن به دلیل اعتماد ، احساس نزدیکی و علاقمندی به دیگران احساس خوبی دارند، چرا که آن ها نیز متقابلا از دیگران انتظار دارند که آن ها هم با پذیرش، احساس نزدیکی و صمیمیت پاسخ دهند (بالدوین، تامسون و همکاران، 1993).
سبک دلبستگی اجتنابی، مستلزم نگرش های زیر است:
-من از نزدیک شدن به دیگران، احساس راحتی نمی کنم.
- من در اعتماد کردن به دیگران مشکل دارم.
- وقتی کسی احساس نزدیکی به من می کند، عصبی می شوم.
- من از وابستگی به دیگران لذت نمی برم.
افراد با سبک دلبستگی اجتنابی، عمدتاً کناره گیر هستند و از دیگران دوری می گزینند و از برقراری روابط صمیمی و نزدیک، امتناع می کنند. آن ها اعتماد، احساس نزدیکی و وابستگی را خطرناک می دانند، چرا که در انتظار آسیب دیدن و طرد شدن از جانب دیگران هستند. سبک دلبستگی اجتنابی با فقدان شور و اشتیاق نسبت به افراد مهم زندگی همراه است. (بالدوین و همکارن 1993)
سبک دلبستگی توام با اضطراب/دوگانگی، مستلزم نگرش های زیر است:
- من فکر می کنم که دیگران، به اندازه من تمایل به برقراری ارتباط نزدیک ندارند.
- من اغلب درباره اینکه آیا شریک زندگی آینده من واقعا مرا دوست دارد، نگران هستم.
- من دوست دارم کاملا با شریک زندگی خود صمیمی شوم، اما این کار باعث دوری و کناره گیری بیشتر او از من می شود.
- من از اینکه رابطه صمیمیانه با او برقرار کنم و بعد او مرا ترک کند، نگران هستم.
افراد با سبک دلبستگی اضطراب/دوگانگی در روابط نزدیک خود احساس امنیت نمی کنند و بیشتر احساس حسادت می کنند. اگر چه مایل هستند رابطه صمیمی برقرار کنند، اما ترس از طردشدن دارند.
پس طبیعی است که افرادی که سب دلبستگی امن دارند، از روابط نزدیک خود با دیگران ، احساس رضایت کنند(فولر، فین چام، 1995). اگر چه فردی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی است در صورت از بین رفتن رابطه، احساس "بد بودن" نمی کند اما کسانی که این سبک دلبستگی را دارند، بهای سنگینی پرداخت می کند، چرا که از روابط شان هرگز لذت نی برند.
سبک های دوست داشتن و دلبستگی که افراد در روابط خود به کار می گیرند، بستگی به زمینه های فرهنگی و اولویت های فردی و تفاوت های جنسیتی آن ها دارد. معیارهایی نیز در این باره وجود دارد و دلبستگی قابل قبول و یا غیر قابل قبول را مشخص می کند. وقتی دلبستگی شما به افراد مهم زندگی تان انتظارات شما را براورده نمی کند، باید تصمیم بگیرید که درباره رابطه تان کاری انجام دهید و آن را بهبود بخشید.
برگرفته از کتاب «آموزش قبل از ازدواج راهنمای عملی برای زوج های جوان»، ترجمه و تالیف دکتر اکرم خمسه،چاپ سوم، انتشارات دانشگاه الزهرا (س) و پژوهشکده زنان