آرامیس مشاور




گفت و گو با دکتر عزت الله کردمیرزا ، درباره عشق یکطرفه

اضلاع نابرابر

عشق یکطرفه چیست؟

چه کسانی بیشتر در معرض این عشق قرار می گیرند و برای بیرون آمدن از آن چه راهکارهایی وجود دارد؟ در گفت و گو با دکتر عزت الله کردمیرزا ، روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور این سوالات را در میان گذاشته ایم.

آقای دکتر آیا اساساً تعریفی برای عشق وجود دارد؟
در یک تعریف رایج، عشق مثلث متساوی اضلاعی تعبیر می شود که در آن یک فرد براساس صمیمیت ، تعهد و اشتیاق جسمی و جنسی به فرد دیگر گرایش و کشش دارد. اصل بر این است که این دو مثلث ، اضلاع برابر داشته باشند تا رابطه عاشقانه صحیحی شکل بگیرد.

با این تعریف ، در عشق یک طرفه، این مثلث ناقص است؟
در بعضی متون، وقتی فقط احساس تعهد وجود داشته باشد و گرایش جسمی و صمیمیت در کار نباشد، اصطلاحاً آن را عشق ابلهانه یا در واقع عشق یک طرفه می گویند. در این حالت کسی به دیگری علاقه دارد، در حالی که فرد مقابل از این احساس آگاه نیست یا تمایلی به آن ندارد.

نتایج چنین عشقی چیست؟
اساساً عشق یک جور سرمایه گذاری روانی است و باید به صورتی انجام شود که برای فرد امکان بهره داری وجود داشته باشد.
اگر رابطه یک طرفه باشد ، در حقیقت یک تجارت توام با ضرر و زیان است که اثراتش شرایط روحی و اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد . یعنی مانع احساس شادکامی می شود و از عدم تمایل فرد مقابل رنج می برد.

نداشتن احساس شادکامی چه عوارضی به دنبال دارد؟
آنچه ما در ذهن داریم و تصویر ذهنی اش را می سازیم، در واقع زندگی ما را می سازد. وقتی از فردی تصویری می سازیم، آن فرد آرمان ما می شود و ناکامی و عدم دستیابی به او تجربه ناخوشایندی است که مشکلاتی پدید می آورد.
کسی که احساس شادکامی نداشته باشد، در سه زمینه دچار مشکل می شود. او مفهوم لذت را از دست می دهد، نمی تواند به قراردادهای اجتماعی اش پایبند باشد، با آدم های پیرامونش مشکل ارتباطی پیدا می کند و به مرور زمان خلاء وجودی به سراغش می اید.

چه کسانی بیشتر در معرض قرار گرفتن در رابطه های این چنین و عشق های یک طرفه هستند؟
آدم هایی که ارتباط با دنیای پیرامون را خوب یاد نگرفته اند و به کامیابی ذهنی و تخیلی دل خوش کرده اند، کسانی که ترس از «نه» شنیدن دارند یا شرایط مناسب اجتماعی و اقتصادی ندارند و فکر می کنند مقبول واقع نمی شوند معمولا بیش از دیگران در معرض تجریه چنین عشقی هستند.

راه حل بیرون آمدن از این رابطه چیست؟
اگر احساسی نسبت به کسی داریم، اولین قدم مطرح کردن آن با فرد مورد نظر است. باید نظر او را بپرسیم و بدانیم نسبت به ما احساسی دارد یا نه. گرفتن پاسخ قطعی از فرد مورد علاقه کمک می کند تصمیم بگیریم. کسی که به دیگری عشق یک طرفه دارد باید خودش را تحلیل کند. چرا بدون داشتن تجربه مشترک به او گرایش دارد؟ هر فردی در پی دست یافتن به امنیت روانی است. باید جستجو کند و گذشته اش را بررسی کند تا دریابد چه چیزی باعث شده در چنین رابطه ای به دنبال دست یابی به امنیت روانی باشد، آن وقت می تواند با دید بهتر و درست تر رابطه اش را ساماندهی کند.

مهرآفرین نیکپور، ماهنامه سپیده دانایی ، شماره 59