آرامیس مشاور




مدیریت بعد از به سرانجام نرسیدن ازدواج در گفت و گو با دکتر برجعلی

همیشه پنجره ای را باز بگذارید
دختران و پسران زیادی هستند که به دلایل مختلف نامزدی شان به هم می خورد و با وجود همه وعده وعیدها نمی توانند با نامزدشان ازدواج کنند. به سرانجام نرسید ازدواج به طور طبیعی موجب بروز برخی هیجانات منفی در فرد می شود. در مورد این موضوع و اینکه چگونه این افراد می توانند با هیجانات منفی شان کنار بیایند و زندگی آینده شان تحت تأثیر این موضوع قرار بگیرید. با دکتر احمد برجعلی ، روان شناس و عضوهیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت و گو کرده ایم که در زیر می خوانیم


• بعد از اینکه یک ازدواج در مرحله آشنایی و نامزدی به هم خورد، معمولاً چه پیامدهای رفتاری و هیجانی را افراد تجربه می کنند؟
اگر دو طرف این دوران نامزدی را دوران قطعی برای ازدواج خود بدانند و به آن به چشم دوره آشنایی نگاه نکنند، دچار پیامد های رفتاری همچون افسردگی، غمزدگی، بی حوصلگی، بدبینی و بددلی و ... می شوند. هرچه این دوران نامزدی بیشتر و ارتباطات تنگاتنگ تر باشد،این شناخت از یکدیگر یا شناخت از خود، شناخت نقاط ضعف و قوت خود و طرف مقابل قلمداد کنند، این آسیب و ضایعات روانی آن کمتر خواهد بود. ما باید این فرزندانمان گسترش دهیم و تقویت کنیم که دوره نامزدی باید در چارچوب خانواده باشد، نه زیاد از حد که انس عاطفی ایجاد شود و انفصال سخت تر شود و نه چندان کم که به آشنایی و شناخت منجر نشود. هر چه این رابطه منطقی تر باشد، ضایعات روانی آن کمتر است. توصیه من به خانواده ها این است که این رابطه را منطقی هدایت کنند تا نتیجه بهتر حاصل شود.
اگر در این رابطه لطمه ای وارد شود، موجب شده که در ازدواج تأخیر افتاده یا نگرش به ازدواج به طور کلی تغییر کند. جراحات عاطفی پس از مدتی با گذشت زمان ترمیم می پذیرند، پس بهتر است رابطه به گونه ای باشد که این ترمیم زودتر رخ دهد.


• برای مقابله با این پیامدها چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
اگر اول این فرض را بپذیریم که در یک چار چوب خانوادگی آمادگی ذهنی برای قطع شدن رابطه را داریم و دنبال مقصر نگردیم، بخشی از ازدواج پسند و سلیقه است. شاید هر یک از دو طرف آمادگی و شرایط لازم را داشته باشند، اما مورد سلیقه طرف مقابل واقع نشوند؛ چرا که سلیقه و پسند طرف مقابل هم مهم است. همیشه قطع رابطه به معنای داشتن نقص و ایراد نیست، اگر به رابطه به عنوان یک پسند نگاه کنیم، می توانیم پیامدهای آن را کاهش دهیم. در قطع رابطه کسی گناهکار نیست. همیشه پنجره ای را باید برای پذیرش «نه» باز گذاشت. اگر در آغاز رابطه را قطعی نبینیم، به رابطه کمتر آسیب زده ایم. در واقع ازدواج سرانجام و پایان دوره نامزدی، اما نامزدی صرفاً به معنای پایان قصه نیست. بهتر است توپ را نه در زمین خودی و نه در زمین دیگران بیندازیم. اگر توپ در زمین خودمان باشد و خود را مقصر بدانیم، در خود امر ازدواج دچار تزلزل می شویم، اگر توپ را در زمین هدف بیندازیم، دچار نگاه بد بینانه ای می شویم که اشتباه است و ازدواج را به تأخیر می اندازد. نباید فراموش کنیم که زمان نامزدی به منظور شناخت بیشتر است نه ازدواج کامل، هر فرد در این دنیا زوجی دارد و در نهایت با آن ازدواج می کند، بنابراین دوران نامزدی دوره انتظار است و نباید آن راسیاه وسفید یا سایه روشن دید. قطعیت برای هیچ کس قبل از ازدواج نیست و در فرایند است که ازدواج مشخص می شود.


• چه فاصله زمانی را بین این اتفاق و آشنایی و خواستگاری از یک فرد دیگر را مناسب می دانید؟
معمولاً سه هفته تا یک ماه فرصت مناسبی برای عبور از دوران نامزدی گذشته و شروع یک زندگی عادی است. در این چند هفته ریکاوری صورت می پذیرد و ذهن جمع می شود تا ببیند که رندگی جنبه های دیگر هم دارد. در این دوره می تواند به جمع بندی و کسب آرامش بپردازد. این گسست و انفصال موجب بازیابی می شود.


• خانواده چه کمکی می تواند به افرادی کنند که ازدواجشان در مرحله نامزدی و آشنایی به هم می خورد؟
خانواده ها در این میان نباید فرزند را زیاد سرزنش کنند یااحساس گناه را در آن ایجاد کنند واین قطع ارتباط را به دلیل ضعف وی ببیند. خانواده ها نباید دنبال اشکال بگردند. این احساس پس از اتمام رابطه، گذرا و زمان بر است. همیشه دلیل محکمی برای قطع دوره نامزدی و اتمام آن وجود ندارد، پس خانواده ها نباید آن را به گردن فرزند خود یا طرف مقابل بیندازند و فکر طرف مقابل را هم بکنند، چرا که این فکر منفی نسبت به دیگران به اولین کسی که آسیب می زند، خود فرد است. در واقع خانواده ها نباید فرزند را وارد بازی مرگ و زندگی کنند؛ که یا این فرد یا هیچ کس دیگر. همیشه راه نزدیک بهترین راه نیست خوب نگاه کردن و گاهی راه دورتر رفتن، راه بهتری است. موانع کمتر راه را سریعتر می کند، اما لزوماً بهترین راه نیست. گاهی اولین خواستگاری به ازدواج منجر می شود، اما گاهی این باید چند مرتبه تکرار شود. آن چنان که به طور مثال برای خرید کفش تمام مغازه ها را نگاه می کنیم تا بهترین را انتخاب کنیم. شاید در مسیر زندگی نیز گاهی نیاز باشد که مسیر خواستگاری را چند بار طی کنیم تا فرد مورد نظرمان را بیابیم. پس همیشه کوتاه ترین راه بهترین راه نیست. خانواده ها نیز باید این موضوع را اصل قرار دهند و خود و طرف مقابل را مقصر ندانند.
خانواده ها باید زمانی را مشخص کنند که دو طرف در آن زمان ها در دوران نامزدی همدیگر را ببینند که نه بیشتر از حد باشد که رابطه عاطفی ایجاد کند و کمتر از آن که به شناخت منجر نشده و رابطه به اتمام برسد و پس از آن نیز به سادگی از آن گذشته و سعی کنند تا فرد خود به جمع بندی رسیده و دلیل این اتمام را درک کند و در رابطه بعدی موفق تر باشد.
پس از گذراندن چند هفته معمولاً فرد می تواند به یک صورت کلی از رابطه نامزدی خود رسیده و در رابطه بعدی آن را لحاظ یا حذف کند. خانواده بهتر است از ایجاد تشنج بپرهیزند و به فرد فرصت لازم برای بازگشت به حالت اولیه زندگی خود را بدهند.


بهار فرجی، گردآوری /مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس