آرامیس مشاور




عشق یکطرفه چیست و چه افرادی به آن مبتلا می شوند؟

ذهنیتی به نام عشق
بسیاری از شما که شروع به خواندن این مطلب کردید، حتما داستان های تاریخی در مورد عاشقان ناکام که در آن معشوق شان دوست شان نداشته یا علاقه ای از خود نشان نمی داده را شنیده اید یا در چند وقت اخیر در خبرها ماجراهای عاطفی یک طرفه که منجر به اسیدپاشی و انواع رفتارهای جنون آمیز شده است، به گوش تان خورده است. در این مقاله قصد داریم از چیستی این احساس های یکطرفه و دردسرساز و دردناک بگویم و همچنین ببینیم چه کسانی بیشتر مستعد این گونه عشق ها هستند.

عشق یکطرفه عشقی است که میل به معشوق در آن امری ذهنی است. یعنی عاشق در افکار و پیش فرض های خودش، باور دارد معشوقش به او علاقمند است، در حالی که به واقع او از احساسات معشوقش بی اطلاع است یا حتی اگر معشوق از این علاقه با خبر باشد، هیچ علاقه عینی و بیرونی از طرف معشق وجود ندارد.
بسیاری از اوقات نیز عاشق رفتارهای عادی معشوق را حمل بر علاقه می پندارد؛ و دائماً برای خود دلیل و برهان می آورد که او به من علاقه دارد وگرنه فلان کار را نمی کرد یا فلان حرف را نمی زد.
«اریک فروم» روان شناس مشهور، معتقد است عشق دارای چهار ویژگی است: استقلال، مسئولیت پذیری، احترام و توجه. اگر ملاک عشق واقعی را این مواردی بدانیم در عشق یکطرفه همه این موارد نیز یک طرفه است و معشوق از خدا بی خبر یا شاید بی میل، هیچ کدام از این اجزا را ندارد. عشق دو طرفه و واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساسات شان را با هم شریک باشند. این یک عشق متوازن و درست است.
برخی افراد به دلیل داشتن برخی ویژگی ها یا صفات شخصیتی بیشتر مستعد عشق یک طرفه هستند؛ یا بهتر بگویم در صورت عاشق شدن یک طرفه احساسات شدیدتری را تجربه می کنند و سازگاری با این ماجرا شان سخت تر است و به خصوص اگر جواب رد نیز بشنوند و احساس کنند معشوق به آنها علاقه ندارد، شرایط برای آنان غیرقابل تحمل می شود. این افراد شاید دارای چند ویژگی زیر هستند.


1- نپذیرفتن خود: این افراد اعتقاد دارند فرد چندان ارزشمندی نیستند. در واقع این افراد از دیرباز دچار احساس کم ارزشی هستند و با اشنا شدن یا برقراری ارتباط ساده ای با یک فردی که عزت نفس خوبی دارد، مجذوب او می شوند. اگر فردی از عزت نفس پایینی برخوردار باشد، هنگامی که با شخصی آشنا می شود، همواره هراس از آن دارد که مبادا مورد پذیرش او نباشد در شرایطی که حتی خودش را نیز نمی پذیرد.


2- خلاء روانی: گاهی فردی در همان برخورد اول یا کمی آشنایی با شخصی، شیفته او می شود؛ زیرا احساس می کند فرد مزبور دارای ویژگی خاصی است که او کاملا فاقد آن است. بنابراین فرد به خاطر آن که ویژگی های معشوق تا حدی کمبودهای او را جبران می سازد، به استقبال عشق می رود، عشقی که یک سویه است.


3- سلطه جویی یا سلطه گری زیاد: افرادی که دچار عشق یکطرفه هستند عموما در دو سوی انتهای پیوستار احساس تسلط هستند. این افراد یا به علت سلطه جویی، یعنی این که بخواهند شخص قدرتمندی امور زندگی آنان را بر عهده بگیرد و پشتیبان آنها باشد، دچار عشق می شوند یا افرادی هستند که می خواهند بر شخصی و به هر نحو، مسلط شوند. انگار این افراد می خواهند همه چیز تحت کنترل آنان باشد؛ حتی عشق.


4- ناتوانی در مدیریت احساسات: همه افراد گاهی احساس خاصی یا همان علاقه به شخصی یا شی پیدا می کنند اما برخی افراد این احساس خود را نمی توانند مدیریت کنند و به مرور می بینند رفتارشان تحت کنترل احساسات شان قرار گرفته است . دائماً بی قراری و بی تابی می کنند تا به محبوب خود برسند و حتی در صورت طرد و شنیدن جواب نه، نمی توانند با احساسات خود کنار بیایند.


5- به دنبال تایید و رضایت دیگران بودن: این افراد در روابط خود دائماً به دنبال تایید کسب کردن و راضی نگه داشتن هستند. عاشق می شوند و به صورت ذهنی به رابطه ای قدم می گذارند؛ حتی اگر این ارتباط یک طرفه باشد و فرد مجبور باشد نیازها و آرزوهای خود را نادیده بگیرد.


6- تحمل نکردن ناکامی: برخی افراد در فرآیند رشد خود و به دلایل مختلف از جمله شیوه های تربیتی، ترتیب تولد یا ویژگی های سرشتی، تحمل شنیدن جواب رد یا همان نه را ندارند. در واقع وقتی قصد به دست آوردن چیزی را دارند، نمی توانند تصور نداشتن آن را نیز بکنند. این باعث می شود برای به دست آوردن مطلوب خود، به هر کاری دست بزنند یا واقعیت را که همان یک طرفه بودن عشق است نپذیرند.


7- خودمحوری: افرادی که دچار عشق یک سویه می شوند، دنیا را براساس برداشت ها و تصورات خود پیش می برند. مثلا در افکار خود فرض می کنند اگر من به شخصی علاقمند هستم حتما او نیز به من علاقه دارد؛ یا اگر از کنار من رد شد، دلیلش علاقه به من است. هر چه را که خود می پندارد و هر احساسی که دارند را به طرف مقابل نیز نسبت می دهند. در واقع این افراد نمی توانند خود را جای طرف مقابل بگذراند و دنیا را از نگاه او ببینند.

پارسا همدانی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی