آرامیس مشاور




گریه شیرخواران در چند ماه اول بعد از تولد همیشه به خاطر دل درد نیست، گریه اش را کشف کن!

 گریه اش را کشف کن!
گریه نوزادان امری طبیعی است. چرا که گریه به نوعی راه ارتباطی آن ها با اطرافیان است؛ آن ها به این طریق به مادر، پدر و به صورت کلی به مراقب خود اعلام می کنند که گرسنه اند، خوابشان می آید، خسته اند، گرمشان شده، هوای جمع شده در معده ناراحتشان کرده و یا حتی حوصله شان سر رفته است! تا این جای داستان شاید مشکلی نباشد، اما زمانی که این گریه ها زیاد، غیرقابل کنترل و پیوسته باشد، داستان دیگر وسیله ای ارتباطی نیست. این گریه های زیاد و پیوسته می تواند امری کلافه کننده ، تنش زا و بسیار آزاردهنده برای والدین باشد. اما چرا برخی نوزادان گریه های شدید و زیاد دارند؟ و به صورت کلی والدین در مقابل این گریه های زیاد چه می توانند بکنند؟

تا چند دهه قبل، بسیاری از متخصصان، موضوع گریه نوزادان را امری پزشکی تلقی می کردند؛ این که نوزاد ممکن است مشکلاتی داشته باشد که البته پزشکان متخصص بهتر از همه می توانند در این زمینه اظهار نظر کنند. برمبنای همین باور نیز دلایلی برای گریه های طولانی و مداوم نوزادان بیان می شد. یکی از آشنا ترین این دلایل دل درد در نوزادان بود. برهمین مبنا، داروها و شربت هایی برای کنترل دل درد نوزادان ساخته شد و توصیه های متنوعی به والدین داده شد. اما علی رغم همه این تلاش ها و استفاده از داروهای متنوع، در واقعیت، در میزان گریه نوزادان تغییر محسوسی حاصل نشد!
این روزها هم اگر از والدین در مورد وضعیت نوزادانشان سوال کنید، متوجه می شوید که بچه ها علی رغم استفاده از داروهای مختلف، در چندماه ابتدایی تولد و به ویژه تا سه ماهگی ، درست مانند بچه های نسل های قبل گریه می کنند . گاهی این گریه ها به قدری شدید و برای زمان های طولانی است که باعث مراجعه چندین باره والدین به دکتر و مراکز بهداشتی می شود . اما آیا واقعا کسی می داند چرا نوزادان این قدر گریه می کنند.

اندر دردسرهای ورود به دنیای جدید
امروزه در روان شناسی بحثی وجود دارد که تحت عنوان مشکلات تنظیمی نوزادان شناخته می شود. در این مبحث ، متخصصان به مشکلات شایع نوزادان در سه بخش می پردازند؛ گریه های شدید، مشکلات در تغذیه و مشکلات در خواب. مشکلات تنظیمی نوزادان از چند جهت اهمیت ویژه ای برای روان شناسان دارد. اول آن که هر چه مطالعات بیشتری در این حوزه انجام می گیرد، بیش از پیش مشخص می شود که این مشکلات پایه جسمانی ندارند و به عنوان مثال برخی متخصصان بر این باورند که تنها 5 درصد گریه های نوزادان ، پایه جسمانی دارد! دوم آن که این مشکلات بر سلامت روان والدین تاثیرات زیادی دارد. علاوه براین ، مطالعات نشان داده است که وجود این مشکلات در نوزادان به شکلی جدید با برخی مشکلات رفتاری در سنین بالا مرتبط است . در آخر این که مشخص شده است که برخی نکات روان شناسی ، می تواند به والدین کمک کند تا مدیریت بهتری در ارتباط با این موضوع داشته باشند و به نوعی از عوارض آن بکاهند.

گریه ها کی شدیدند؟
منظور از گریه های شدید این است که اگر نوزادی در روز بیش از سه ساعت ، برای بیش از سه روز در هفته و البته برای حداقل سه هفته گریه کند، او جز نوزادانی محسوب می شود که گریه های شدید و پیوسته دارد. به صورت معمول گریه شیرخواره ها بین سه تا شش هفتگی افزایش می یابد و بعد از سه ماهگی به صورت محسوسی کاهش می یابد. بعد از سه ماهگی به صورت معمول تنها حدود شش درصد از بچه ها گریه های شدید دارند و البته بعد از شش ماهگی گریه های مداوم و شدید آنها در 5.2 درصد شیرخواران دیده می شود.

افسانه آرام سازی کودکان
بررسی ها تا به اینجا نشان داده است که گریه شدید نوزادان را نه تجریه والدین و نه داروهای مختلف نمی تواند به صورت کلی کاهش دهد. به عنوان مثال در مطالعه ای مشخص شد گریه برخی نوزادان را هیچ کس، نه والدین و نه افراد آموزش دیده و باتجریه در محیط آزمایشگاهی نمی توانند به معنای واقعی آرام کنند. البته منظور از آرام کردن کودک، آرام کردن او برای یک یا دو بار در طول روز نیست، بلکه بحث بر سر میزان گریه او در طول شبانه روز است. بررسی های مختلف نشان میدهد که در غالب اوقات هیچ روشی نمی تواند تغییر محسوسی در میزان این گریه ها ایجاد کند. و در واقع تنها گذرزمان و بزرگ شدن نوزاد است که باعث کم شدن گریه او می شود . نکته دوم این که برخلاف تصور بسیاری از افراد، فرزندان اول در مقایسه بافرزندان دوم به بعد بیشتر گریه نمی کنند. این نکته در واقع می تواند این اطمینان رابه والدین جوان بدهد که تجربه، عامل تعیین کننده ای برای کاهش گریه نوزاد آنها به صورت کلی نیست و اگر فرزندان آن ها زیاد گریه می کند، این موضوع نمایانگر بی کفایتی آن ها نیست.


پس چه کار کنیم؟

«خوش بین» باشید!
اگر در مواجهه با گریه های شدید و مداوم نوزاد والدین دائم احساس بی کفایتی کرده و تصور کنند هیچ کاری از دستشان برنمی آید . این گریه ها در واقع می تواند موقعیتی خطرناک هم برای والدین و هم نوزاد ایجاد کند. برخی مطالعات نشان داده است که در واقعیت برخی والدین واقعا در نتیجه گریه نوزادشان دچار چنین وضعیتی می شوند؛ امری که می تواند هم برای سلامت روان ان ها مضر باشد و هم باعث شود تا نوزاد آن طور که باید مورد مراقبت قرار نگیرد. یاد بگیرید که در مقابل گریه های شدید نوزادتان خوش بین باشید، یعنی خود را مقصر قلمداد نکنید، علت گریه را نه سرشت و ذات نوزاد بلکه به امری گذرا مانند سن کم او، بدخوابیدن، قرار گرفتن در محیطی جدید و ... در نظر بگیرید و به روزهای بعد امیدوار باشید.

برچسب نزنید!
شاید شما هم اصطلاحاتی مانند سرشت و یا خلق را شنیده باشید. در کنار این اصطلاحات برخی از نوزادانی نام می برند که به اصطلاح «دشوار» هستند. این که چقدر این اصطلاحات علمی هستند و یا به چه میزان می توانند در مدیریت بهتر رابطه والدین و فرزندشان کاریرد داشته باشند ، محل بحث فعلی نیست، بلکه بحث ما بر رابطه بین استفاده از چنین اصطلاحاتی و واکنش والدین به گریه نوزادان است. به عنوان مثال در پژوهشی که دونوان و همکاران انجام دادند، برای گروهی از پدر و مادرها صدای گریه نوزادان پخش می شد و همزمان واکنش های فیزولوژیک آن ها مانند ضربان قلب، ریتم تنفسی و ... اندازه گیری شد. زمانی که به والدین گفته می شد صدای گریه متعلق به نوزادی «دشوار» است، واکنش های فیزیولوژیک والدین تفاوت محسوسی با زمانی داشت که به آن ها گفته می شد، صدای گریه مربوط به نوزادی «معمولی و سالم» است. این در حالی بود که در واقعیت صدای گریه متعلق به یک نوزاد بود! با توجه به این نکته تلاش کنید در ماه های اول از برچسب زدن به نوزادتان خودداری کنید و البته زمانی که دیگران ، چه نزدیکان شما و چه پزشک و یا کادردرمانی چنین کاری می کنند، حداقل پیش خودتان این موضوع را مطرح کنید که شناسایی سرشت نوزاد، امری تخصصی است که با یک یا دو بار مشاهده گریه های یک نوزاد انجام پذیر نیست.

نرگس عزیزی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده