پنج دلیلی که ازدواج مجدد میتواند به کودکانتان آسیب برساند
اگر فکر میکنید تمرکز بر تربیت مناسب فرزندان تنها راهی است که میتواند آیندة مثبت فرزندانتان را تضمین کند، مطمئناً اهمیت رابطة بین خود و همسرتان را بسیار دستکم گرفتهاید.
با توجه به پژوهش میکال ایناو، کیفیت ازدواج شما بهطور چشمگیری بر آنچه دربارة روابط صمیمانة فرزندانتان در آینده انتظار دارید، تأثیرگذار است. کودکان از طریق مشاهده و تعامل با پدرومادرشان و یا مراقبتکنندگانشان چگونگی برقراری و حفظ ارتباطات نزدیک را فرامیگیرند. برای نمونه پژوهشها نشانگر این است که کودکان طلاق، ارتباطات بزرگسالان را بهعنوان ارتباطاتی شکننده و کوتاهمدت تلقی میکنند. آنهـــا در جایگاه یک بزرگسال، اغلب از صمیمیــت گریزان و خجالتزده هستند و از طرد و نارضایتی نیز ترس و واهمه دارند.
اما در مورد خانوادههایی که باهم زندگی میکنند چطور؟ همة ما میدانیم ارتباطات خانوادگی پیچیده است. مطالعات نشان داده بیشتر افرادی که دارای ارتباطات آشفتهای هستند، در بافتهای اجتماعی نامطلوبی بزرگشدهاند که از یک نسل به نسل بعدی منتقل شده است؛ اما شما با روشهایی میتوانید کودکانتان را برای لذت بردن از ارتباطات سالم در بزرگسالی، کمک کنید.
اگر هرکدام از این سؤالات شما را به یاد رابطة خود و همسرتان میاندازد، امکان اینکه رابطة بزرگسالی کودکتان در آینده بهصورت منفی تحت تأثیر روابط شما و همسرتان باشد، وجود دارد.
آیا برای برآوردهکردن همة نیازهای عاطفیتان حتی نیازهایی مثل احساس خودارزشمندی و معنای زندگی، بر همسرتان متکی هستید؟
آیا شما و یا همسرتان معتقدید که فاصله و دوری و انتظار صمیمیت کم در ارتباط، امری عادی است؟
آیا عموماً از تمرکز روی مشکلات فرزندتان بهعنوان روشی برای دورکردن خود از مسائلی که با همسرتان دارید، اســتفاده میکنید؟
آیا شما و همسرتان از روشهای تربیتی ناهماهنگ برای کودک خود استفاده میکنید؟
آیا میزان استرسهایی که در ارتباط زناشوییتان حس میکنید، باعث میشود از نظر احساسی نتوانید نیازهای کودکتان را برآورده کنید؟
پژوهشها چه میگویند؟
پژوهشهای کلیدی در زمینة پویاییهای خانواده نشان میدهد که کودکان با توجه به ادراکاتشان از کیفیت ارتباط والدین خود، در تعاملات اجتماعی با دیگران درگیر میشوند. برای نمونه دیکسون، گردون، فروسیکس و شوام در پژوهش منتشر شده در مجلة ارتباطات خانوادگی دریافتند که بیشتر بزرگسالانی که برای احساس خودارزشمندی به همسرشان متکی هستند، سطوح بالایی از اضطراب را در ارتباطاتشان تجربه میکننــــد. محرومیتهای عاطفی جزئی، بین این همسران برای کودکان قابلمشاهده است و معمولاً به دعواهای خانوادگی میانجامد. در مطالعة مشابهی بر روی ارتباطات، هنگامیکه یکی از همسران تقاضای دیگری برای صمیمیت را رد میکند، نتایج یکسانی به دست آمد. کودکان میتوانند خشم را احساس کنند و تعارض اجتنابناپذیر رخداده هنگام برآورده نشدن انتظارات یکی از همسران توسط دیگری را مشاهده نمایند.
وقتی در ارتباط همسران ناهماهنگی هست؛
متأسفانه راحتترین راهحل، رهاکردن مشکل به حال خود و در عوض تمرکز بر کودکان است. در این هنگام کودک، مشکل میشود و نه بزرگترها. در بررسی که در مطالعه ارل و برمن که در بولتن روانشناسی منتشرشده است، یکی از انواع مکانیسمهای مقابله، غفلت کردن است که همیشه باعث آسیبدیدن رابطة والد- فرزندی میشود. حتماً میپرسید چرا؟ چون کودک به خاطر تعارض خانواده، احساس سرزنششدن میکند. معمولاً کودکان نقش بازوهای ایجاد تعادل در خانواده را دارند. اگرچه این روند برای کاهش تنش بین والدین مؤثر است، اما نتیجهاش احساس تنهایی و واپس زدن در کودک خواهد بود.
وقتی والدین در رابطة خودشان میزان بالایی از استرس را احساس میکنند.
بهندرت انرژی هیجانی کافی برای کودکشان باقی میماند. پژوهشگران به این حالت «اثر حوصله سررفتگی» میگویند. مطالعات برای ارتباط دادن فشارهای ناشی از حوصله سررفتگی والدین و نحوه ارتباطشان با کودکان و رشد انتظارات کودکان دربارة روابط صمیمانة آیندهشان، همچنان ادامه دارد.
راهکار چیست؟
توانایی برقراری و حفظ رابطة صمیمانه، کلید شادی و سعادت در زندگی است. شما بدونتوجه به اینکه با همسرتان رابطة خوبی دارید یا نه؛ میتوانید رابطة عاشقانه و نزدیکی با کودکتان داشته باشید. همانطور که نشان دادهشده، داشتن رابطهای ایمن، دستکم با یکی از مراقبان، یک بخش حیاتی برای رشد مثبت در طول زندگی کودک است. وقتی شما رابطة هیجانیِ عمیق و مستمری با کودکتان داشته باشید؛ او هنگام ناراحتی و یا احساس تهدیدشدن، به دنبال شما میگردد. بهعنوان یک والد، شما باید با حساسیت ویژهای به نیازهای فرزندتان پاسخ دهید. این ارتباط ساده باعث رشد تواناییهای اجتماعی کودکان میشود و به آنها کمک میکند وقتی بزرگتر شدند با دیگران صمیمانهتر ارتباط برقرار کنند.
بسیاری از کودکان، کمتر ارتباط مناسب و منطقی میان پدرومادر را دیده و تجربه کردهاند و به گونهای تربیت نشدهاند تا بتوانند این تعاملات را بهعنوان مدلی برای زندگی خود به کار ببرند. تحقیقات در روانشناسی مثبتنگر نشان داده این حالت وقتی به وقوع میپیوندد که مراقبان، بیشتر به قدرتهای درونی کودک مثل تابآوری، خودآگاهی و مراقبت، اهمیت میدهند. این تواناییها همانند قطبنماهای درونی عمل میکنند که میتوانند کودک را در طول زندگی (بدون توجه به شرایط آن) بهسوی مسیر موفق هدایت کنند. دربارة «قطبنماهای درونی» کودک و اینکه شما چطور میتوانید بر این تواناییها تأثیرگذار باشید بیشتر مطالعه کنید.
«قطبنماهای درونی» کودکان هشت توانایی هستند که کودکان برای پیمودن مسیر زندگی و مدرسه به آنها نیاز دارند. کودکان و نوجوانان وقتی «قطبنماهای درونی»شان را رشد دهند، موفقیت بیشتری را تجربه میکنند. این قطبنماها آنها را برای انجام عمل هدایت میکنند. این هشت توانایی در قطبنما، نتیجة پژوهشهایی است که از طریق ارتباطات و تجربههای زندگی رشد مییابند. این تواناییها عبارتاند از تابآوری، شخصیت، یادگیری، استراتژی، تواناییهای اجتماعی، خلاقیت، مراقبت و خودآگاهی.
مترجم: مائده صنعتگر، ماهنامه سپیده دانایی