آرامیس مشاور




چگونه کودکان مان نامهربان می شوند؟

نبود مهربانی و محبت که یکی از مهم ترین جنبه های رشد روانی، عاطفی و اجتماعی انسان را تشکیل می دهد. روان شناسان و متخصصان ، مهربانی را عملی انسانی و نوع دوستانه تعریف کرده اند که کسی دیگران را به خاطر وجود خودشان (نه به هیچ دلیل ابزاری دیگر) محترم و در خور توجه می داند.
خانواده اولین محیط قابل دسترس برای کودک است و والدین اولین الگوهایی هستند که کودکان می توانند اعمال آن ها را مستقیماً مشاهده کنند و از آن ها هم سرمشق بگیرند. به همین دلیل نقش این نهاد در مهربان یا نامهربان شدن فرزندان بسیار مهم و حیاتی است.
مهربانی، محبت، سخاوت، دل سوزی، عشق ، نوع دوستی مفاهیمی مرتبط با هم هستند که در ارتباطات بین فردی نمایان می شوند. مهرورزان دارای خصوصیات ها و عقاید زیر هستند:

دیگران به اندازه خود من مهم اند.
همه انسان ها با هم برابرند.
بخشیدن مهم تر از گرفتن است.
بهترین کار آن است که با عشق و محبت برای دیگری انجام شود.
من مرکز جهان نیستم؛ ولی بخشی از بشرتیم.
باید به همه انسان ها توجه کرد و نه فقط به اعضای خانواده و دوستان و اطرافیان خود.
روان شناسان معتقدند که نبود مهربانی آسیب های شدید و غیرقابل جبرانی به بار می آورد. همه ما در زندگی روزمره خود با افراد نامهربان چه خصوصیاتی دارد؟ آیا می توانید به تعدادی از آن ها اشاره کنید؟
ویژگی های افراد نامهربان
از مهم ترین خصوصیت های افراد نامهربان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
عدم درک دیگران و ناتوانی در توجه ، همدلی و همدردی با دیگران.
کمک نکردن به دیگران، به ویژه افراد مستحقق کمک، و بی اهمیت بودن مشکلات ایشان برای او
صمیمی نبودن با دیگران (گرم و گیرا نبودن و رفتار غیر دوستانه داشتن)
رفتارهای خشن و بی رحمانه با دیگران و گاهی دشمنی با آن ها و بدخواهی برای آن ها
کینه توزی و خصومت ورزی به دیگران
بی احساس و بی عاطفه بودن در روابط بین فردی ( ناتوانی و در به کارگیری کلمات محبت آمیز)
احساس پشیمانی و ناراحتی نکردن از آزار و صدمه ای که دیگران وارد کرده اند.
بی ملاحظگی و سهل انگاری در روابط بین انسانی
تنها به فکر منافع خود بودن
بی گذشتگی و بی سخاوتی
رفتاری نامهربانانه کودکان و نوجوانان و جوانان ممکن است در آینده می تواند به مشکلات بیشتری در زندگی آن ها بینجامد از قبیل بزهکاری (دزدی، فرار از خانه و مدرسه و ...)، اعتیاد، انحرافات رفتاری و جنسی، پرخاش گری، بیماری های بیماری های جسمی و روانی و دیگر انحرافات. به همین دلیل شناخت این مسئله و تلاش برای پیش گیری از نامهربان شدن فرزندان از بروز بسیاری از این مشکلات جلوگیری می کند.

عوامل موثر در نامهربانی کودک
آیا به نظر شما مهربانی امری ذاتی و غیر قابل تغییر است؛ و یا کودک آن را از محیط خود یاد می گیرد و در نتیجه قابل آموزش و تغییر است؟
از جمله دلایل موثر در نامهربان شدن کودک می توان به عوامل اجتماعی، فرهنگی، روانی – عاطفی، زیستی و خانوادگی اشاره کرد. متخصصان حوزه کودک بر این باورند که بسیاری از رفتارها و عواطف دوران کودکی، از جمله مهربانی ، در تعامل با محیط شکل می گیرند. رفتارهای اولیه دوران کودکی و نوجوانی (از قبیل میزان همدردی و همدلی و نوع رفتار اجتماعی و قضاوت اخلاقی) شاخص مناسبی است برای پیش بینی بروز جنبه های مختلف مهربانی و رفتارهای اجتماعی دوران بزرگ سالی. در میان ، خانواده اولین محیط قابل دسترس برای کودک است و والدین اولین الگوهایی هستند که کودکان می توانند اعمال آن ها را مستقیماً مشاهده کنند و از آن ها هم سرمشق بگیرند. به همین دلیل نقش این نهاد در مهربان یا نامهربان شدن فرزندان بسیار مهم و حیاتی است. حال چه کنیم تا کودکان مان نامهربان نشوند؟

11 راهکار برای مقابله با نامهربان شدن کودکان
1- ابراز عشق بی قید و شرط والدین نسبت به فرزندان:
نیاز به عشق و محبت از بدو تولد با برخورداری کودک از رابطه پایدار ، قابل اعتماد و محبت آمیز با والدین خود برآورده می شود. کودک به واسطه این رابطه (نخست با مادر و سپس با پدر و به تدریج با سایر نزدیکان) ، هویت شخصی و ارزش مندی خود را درک می کند. این رابطه اساس تمام روابط بعدی کودک را تشکیل می دهد که علاوه بر خانواده، شامل ارتباط او با همسر و فرزندان ، دوستان، همکاران و اطرافیان او نیز می شود. تحول سالم شخصیت و نیز مهربانی در صورتی رخ می دهد که انسان
خود و دیگران را دوست داشته باشد و بپذیرد.
بداند که دیگران او را دوست دارند و می پذیرند.
به هیمن دلیل یکی از ویژگی های اساسی عشق مادرانه و پدرانه این است که کودک را بدون توجه به جنسیت ، ظاهر، توانایی و صفات شخصیتی اش، به گونه ای بی قید و شرط و به صرف وجودش دوست داشته باشند و ارزش مندش شمارند. والدین در چنین عشقی ، قید و بندهای پرورش فرزند را بدون هیچ چشم داشتی می پذیرند و محبت بی دریغ خود را در تمامی روابط با کودک ابراز می کنند. چنین عشقی ، بیشترین تاثیر را خویشتن کودک می گذارد. این تایید و پذیرش دیگران برای تایید و پذیرش خود در کودک ضروری می باشد.
نگرش سازنده یا مخرب کودک نسبت به خود و دیگران در درجه اول به نحوه نگرش پدر و مادر به او بر می گردد. لذا توجه بی قید و شرط والدین نسبت به کودک می تواند در شکل گیری نگرش مثبت کودک نسبت به خود بسیار موثر باشد.

2- عدم توجه بیش از حد والدین به فرزندان .
همان طور که کمبود عشق و مهربانی ممکن است به نامهربان شدن کودکان بینجامد، توجه بیش از حد نیز اثرات مخربی بر کودک دارد. توجه بیش از اندازه ممکن است این تصور را در کودک ما ایجاد کند که وی تنها موجود مهم در دنیا است و نیازهای او باید به سرعت و به هر طریقی ارضا گردد. این امر امکان دارد در آینده سبب ایجاد حس خودخواهی و نهایتاً نامهربانی در فرد شود.

3- کاهش تعارضات و درگیری های روزمره بین والدین و اعضای خانواده به کمترین حد ممکن.
از آن جایی که کودکان همواره در حال الگو برداری از محیط اطراف خود هستند، وجود درگیری و تعارض و پرخاشگری کلامی و فیزیکی در محیط خانه ممکن است منجر به شکل گیری الگوی رفتاری نامناسب در کودک شود و کودک در اینده همین الگو را در ارتباطات بین فردی خود به کار گیرد.

4- ایجاد محیط گرم و صمیمی در خانه و برقراری ارتباط صمیمانه بین والدین و فرزندان.
از مهم ترین عوامل ایجاد مهربانی، مشاهده و یادگیری آن در دوران کودکی در محیط خانواده می باشد. والدینی که سرد و غیر دوستانه برخورد می کنند نمی توانند انتظار داشتن فرزندانی مهربان و دلسوز را داشته باشند؛ چرا که صمیمیت و مهربانی نیز مانند دیگر الگوهای رفتاری تا حدودی قابل آموزش و یادگیری است.

5- عدم تبعیض بین فرزندان و احترام به شخصیت کودک.
رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان توسط والدین نمونه مناسبی است از برابری حقوق افراد برای کودک. این امر باعث می شود کودک یاد بگیرد همان طور که در خانواده تمام فرزندان از حقوقی برابر برخوردارند، در جامعه نیز انسان ها با هم برابرند و شایسته احترام.

6- ممنوعیت تنبیه بدنی کودکان.
کودک با مشاهده تنبیه بدنی می آموزد که می توان از این الگوی نامناسب رفتاری هنگام بروز مشکلات یا در مواقع عصبانیت استفاده کرد و ممکن است این رفتار را در مورد کودکان دیگر و در آینده در مورد سایر افراد جامعه به کار گیرد. کتک کاری، ضرب و شتم ، چاقو کشی و نهایتاً قتل نمونه هایی از این الگوبرداری است. تنبیه بدنی تاثیری مخرب بر نگرش کودک از خود نیز برجای می گذارد.

7- عدم وجود سابقه بزهکاری در خانواده .
وجود والدین معتاد یا بزهکار در خانه الگوی نامناسبی است برای کودکان . در چنین محیطی حرمت و ارزش های انسانی از بین می رود و کودک احترام به حقوق انسانی خود و دیگران نمی آموزد.
8- به کارگیری سبک فرزندپروری مقتدرانه توسط والدین.
سهل گیری یا سخت گیری بیش از اندازه والدین نیز بر مهربانی کودکان موثر است. در سبک مقتدرانه فرزندپروری، والدین در عین نظارت بر رفتار کودک ، در موارد لزوم به او استقلال عمل نیز می دهند. این امر سبب تقویت حس استقلال و مسئولیت پذیری و اعتماد در کودک می شود.

9- عدم سرزنش و قضاوت دائم والدین در مورد فرزندان.
سرزنش دائم به علت اخلاق و رفتار و وضع ظاهری فرزندان ممکن است باعث ایجاد خودپنداره منفی در کودک شود و در نتیجه، به ناتوانی او در دست داشتن خود و دیگری بینجامد. این امر از جمله علل موثر در نامهربانی کودکان به شمار می رود.

10- آموزش ارزش های انسانی، اجتماعی و فرهنگی به فرزندان:

والدین با انجام موارد زیر در عمل می توانند این ارزش ها را به کودکان خود را به گونه ای ملموس آموزش دهند:
رعایت و احترام به حقوق و ارزش های انسانی دیگران
کمک و یاری به افراد نیازمند
داشتن روحیه سخاوت مندانه و بخشنده.
صداقت و درستی در اعمال و رفتار.
اهمیت دادن و توجه به نیازهای دیگران و تلاش برای رفع آن ها در صورت لزوم و امکان

11- آموزش چگونگی رفتار با حیوانات و سایر موجودات زنده:
رفتارهای مهرورزانه در برابر حیوانات ، آموزش چگونگی نزدیک شدن و تماس و غذا دادن به آن ها می تواند در شکل گیری مهربانی در کودک تاثیر به سزایی داشته باشد.


سارا وکیلیان، دانشجوی دکترای روان شناسی