آرامیس مشاور




قدم در راه تغییر بگذارید مطلب ویژه

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
نوشته شده توسط  | منتشرشده در: مقالات عمومی

در کجای زندگی قرار دارید؟ چطور مسوولیت زندگی و انتخاب هایتان را برعهده می گیرید؟
عده ای از رشته تحصیلی شان راضی نیستند . فقط به اصرار خانواده رشته تحصیلی شان را انتخاب کرده اند و حالاهیچ لذتی از آن نمی برند. بعضی افراد با این که نیمی از عمرشان را سپری کرده اند هنوز هم خودشان را قربانی کودکی و تصمیماتی می دانند که از جانب پدر و مادر برایشان گرفته شده است و به همین بهانه در جا می زنند.

همین جا توقف کنید. کمی فکر کنید و به این پرسش پاسخ دهید که پس نقش من چیست؟ آیا وقتی خودتان به توانایی لازم برای تصمیم گیری رسیدید و متوجه شدید این رشته مورد علاقه شما نیست، نمی توانستید برای تحصیل در رشته مورد علاقه تان دوباره اقدام کنید؟ شاید بگویید نه! دیگر درگیر زندگی و کار شدم، اما شما درگیر چرخه بهانه ها برای تغییر نکردن و مقصر دانستن دیگران شده اید. وقتی شما انگشت اتهام را به سمت کسی نشانه می روید سه انگشت دیگر به طرف شما برگشته است.
خبرمهم اینکه تا دلتان بخواهد روزگار و شرایط به شما بهانه می دهد، اما چرا در برابر این بهانه ها منفعلانه برخورد می کنید؟ پس اراده شما کجاست؟ تعارض هایی را که درگیرش هستید شناسایی کرده و یکی از باورهای تعارض موجود میان خواسته هایتان را به نفع دیگری خم کنید. مردی که در آستانه 50 سالگی قرار دارد و هنوز منتظر نشسته تا خانواده خودش یا همسرش مخارج زندگی اش را تامین کنند به این بهانه که آنها ما را به دنیا آورده اند و وظیفه شان است، باید با خود فکر کند گر روزی آنها از این باج خواهی خسته شوند و کمک های خود را دریغ کنند آیا او تبدیل به عروسک خیمه شب بازی نمی شود که هیچ اراده ای از خودش ندارد و در نهایت در گوشه ای خواهد پوسید؟
خانمی که صاحب فرزند است اما به دنبال هیچ رشته و هنری نمی رود به این بهانه که در کودکی والدینش اعتمادبنفسش را از بین برده اند، لحظه ای باید به خود فکر کند مگر من هنوز همان کودک هستم؟ من الان بزرگ شده ام و حداقل کاری که می توانم بکنم این است که خود را از شر آسیب های کودکی رها کنم. حالا که خودم می توانم از خودم مراقبت کنم پس چرا به سلامت روانی خودم اهمیت نمی دهم؟ آیا با مقصر دانستن دیگران چیزی در زندگی من دگرگون خواهد شد؟ تا چند سال دیگر می خواهم به این وضع ادامه بدهم؟ در نهایت به کجا خواهم رسید؟
مسلما اگر با همین وضع پیش برود به همین جایی می رسد که در حال حاضر قرار دارد و در سنین پیری با کوله باری از خشم و آه و حسرت با زندگی وداع خواهد گفت.
کسانی که در وضعیت مشابه قرار دارید و خود را در حصار بهانه ها و اتهام ها اسیر کرده اید ، وقت آن رسیده است که به خودتان بیاید و بدانید مسولیت زندگی برعهده شماست. اگر در اثر ناکامی هایی که داشته اید دچار افسردگی شده اید سعی کنید اول این اختلال را درمان کنید تا بتوانید یا انگیره و انرژی بیشتری در مسیر تغییر قدم بردارید. برخی از شما واقعا در شرایط سختی پرورش یافته اید و زخم هایی بر دل دارید، اما آیا تا خر عمر می خواهید این زخم را بخراشید و شاهد خونریزی اش باشید یا این که می خواهید مرهمی بر آن بگذارید و ترمیمش کنید؟
توصیه ما این است:«با خودتان مهربان باشید ، خود را شایسته لذت بردن از جریان زندگی بدانید ، آرامش را به روزگار خود بیاورید و قدم در راه تغییر بگذارید و انتظار نداشته باشید که یک شبه یا یک ماهه همه چیز دگرگون شود. یادتان باشد شما یک عمر است دارید این بهانه ها را بر دوش می کشید و درد این زخم ها را تحمل می کنید حالا برای تغییر هم باید صبور باشید و خود را در فرایندی ببینید که باید گام به گام در آن پیش بروید.»


مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس

بازدید 1917 بار
آخرین ویرایش در یکشنبه, 31 شهریور 1392 ساعت 07:38

نظر دادن

جهت ارتباط بعدی با شما، خواهشمند است ایمیل صحیح وارد نمایید.
کلیه اطلاعات شما نزد ما محرمانه خواهد بود.
لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید.