کم کم دارم پیر می شوم و می خواهم مزرعه و مهمان خانه را بین این دو نفر تقسیم کنم. مزرعه را برای پسر بزرگتر در نظر گرفته ام که درشت اندام است و به درد کارهای سخت و طاقت فرسا می خورد. مزرعه دارها زیاد با مردم سر و کار ندارند و فقط در پایان فصل درو باید محصول خود را به بازار ببرند و بفروشند اما کار در مهمان خانه نیازمند کسی است که با مردم برخورد زیادی داشته باشد، به خصوص آن که آدم های فقیر زیادی برای گرفتن آش و غذاهای ارزان به این مهمان خانه می آیند. من هم برای همین فرزند کوچک تر و خوش سیماتر را برای مدیریت مهمان خانه انتخاب کرده ام. اما ته دلم تردید دارم . به نظر شما درست عمل کرده ام؟»
شیوانا کمی فرضت خواست. سپس ساعتی به رفتار دو پسر با مشتریان به خصوص متقاضیان کاسه های ارزان اش با دقت نگاه کرد و بعد از مدتی صاحب مهمان خانه را صدا زد و گفت: « خوب نگاه کن! پسر بزرگ و درشت هیکل تو وقتی می خواهد کاسه اش را به مردم بدهد خم می شود و کاسه را درست مقابل رهگذران می گذارد، اما پسر کوچک تو با غرور سرجای خود می نشیند و کاسه اش را روی میز نزدیک خودش می گذارد و رهگذران و خریداران را وادار می کند که کمر خم کرده و روی میز دستشان را دراز کنند تا بتوانند کاسه آش را بردارند. پسر کوچک تر تو نیازمند تعظیم دیگران است و با این کارش مردم را برای یک کاسه ناقابل اش وادار به تعظیم می کند و این اصلا برای اعتبار و شهرت مهمان خانه ات خوب نیست. به نظر من جای پسر کوچک با وجود اندام ظریف و کم طاقتش همان مزرعه و کار سخت است. پسر درشت هیکل تو برعکس دلی پاک و انسانی دارد و بیشتر به درد اداره مهمان خانه می خورد. این را خودت هم از قبل فهمیده بودی اما چون براساس درشتی هیکل و زیبایی چهره، آنها را مقایسه کرده بودی نتیجه غلط به دست می آوردی. ملاک را اخلاق و میزان احترام به انسان ها قرار بده و جواب درست را فورا به دست می آوری!»
گردآوری: مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس
06/24 1392
حکایت شیوانا از نیازمند تعظیم! مطلب ویژه
نوشته شده توسط آرامیس مشاور | منتشرشده در: مقالات عمومیشیوانا همراه شاگردانش از راهی می گذشتند. برای استراحت در مهمان خانه بین راهی توقف کردند. صاحب مهمان خانه شیوانا را شناخت، نزد او آمد و از این که توانسته میزبان شیوانا باشد اظهار خوشحالی کرد و گفت:«من دو پسر دارم که آن جا کنار در به رهگذرانی که نمی خواهند در مهمان خانه غذا بخورند و ترجیح می دهند غذایی ارزان را در کاسه خودشان تحویل بگیرند غذا می دهند. همان طوری که می بینید یکی از آنها هیکلی درشت و بدقواره دارد و دیگری برعکس بسیار خوش اندام و خوش سیماست.
برچسبها:
آخرینها از آرامیس مشاور
نظر دادن
جهت ارتباط بعدی با شما، خواهشمند است ایمیل صحیح وارد نمایید.
کلیه اطلاعات شما نزد ما محرمانه خواهد بود.
لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید.