پاسخ ها برحسب جنسیت متفاوت بود. بسیاری از مردان اظهار داشتند که آغاز ازدواج دوباره (6 ماه اول) بسیار دشوار است. اما اکثریت زنان اعتقاد داشتند که بعد از 6 ماه اول ازدواج مجدد مشکلات تشدید می شود. در حدود سه چهارم زنان و نیمی از مردان اعتقاد داشتند که بچه های همسر جدید شان به گونه ای بر رابطه بین آنها و همسرشان تأثیر می گذارد. مردان می گفتند که این تأثیر مثبت است و زنان این تأثیر را هم منفی و هم مثبت می دانستند. کمتر از 10 درصد از مردان و زنان اعتقاد داشتند که بچه های همسر جدیدشان تنها علت مشکلات ازدواج مجددشان هستند. سه چهارم از زنان و نیمی از مردان گفتند که آنها در مورد« بچه های من» در مقابل« بچه های تو» با همسر جدیدشان بحث می کنند. هیچ کس تمایل نداشت که مواجهه کمتری با بچه های همسرش داشته باشد؛ بسیاری از افراد این تحقیق تمایل داشتند به مسائل آنها بیشتر رسیدگی کنند و خشنود بودند که همسرشان در این مورد از آنها حمایت می کند بسیاری از مردان رابطه با فرزندان زن جدیدشان را از نوع والدینی میدانستند، در حالی که زنان می گفتند رابطه آنها با بچه های شوهرشان دوستانه است.
یک سوم از ناپدری ها در این تحقیق می گفتند که بچه های همسرشان آنها را پدر صدا می زنند، اما تنها 12 درصد از نامادری ها اظهار داشتند که بچه های همسرشان آنها را مادر خطاب می کنند. در خانواده هایی که نا پدری با عنوان پدر خطاب می شد، پدر واقعی بچه ها کمتر حضور داشت. سه چهارم ناپدری ها و نامادری ها می گفتند که از رابطه شان با فرزندان همسرشان خوشحال هستند. آنها همچنین می گفتند که این رابطه نسبت به اوایل بهبود یافته است.
دکتر نرگس عزیزی/ کارشناس ارشد روان شناسی
گردآوری: مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس
