از جمله نعمت های پرارج که آفریدگار جهان به انسان ها عطا کرده و مایه اصلی آن را با سرشت بشر در آمیخته ، قدرت بیان است. نعمت سخن گفتن: عامل مهمی در تکامل آنهاست و تکامل نیز اثر فراوانی در شاد زیستن بشر دارد. اهمیت سخن در زندگی انسان ان قدر زیاد است که خداوند حکیم بغد از مسئله آفرینش انسان، از نعمت بیان سخن است.
الرَّحْمَنُ . عَلَّمَ الْقُرْآنَ . خَلَقَ الإنْسَانَ . عَلَّمَهُ الْبَیَانَ
خداوند رحمان ، قرآن را تعلیم داد، انسان را آفرید و به او بیان آموخت.
بعضی «پرورش» را مشارکت افراد در «وجدان و شعور اجتماعی» دانسته اند. بعضی «پرورش حقیقی» را فقط «انگیختن غرایز و امیال و استعدادهای کودکان » به مدد مقتضیات اوضاع جامعه ای که در آن میان زندگی می کند، شناخته اند. برخی گفته اند: پرورش در حقیقت «یک نشو و نمای حیاتی است، نه مقدمه آمادگی برای حیات و یا وسیله آن». گروهی آن تغییرات را که انسان در نفس خود یا در نوع خویش ایجاد می کند، «تربیت» نامیده اند. سخنی دیگر این است که: پرورش حقیقی در واقع نوساختن کاربرد تجربه ای حیاتی خود آدمی است. در دنیای جدید «تربیت» را وسیله تجدید حیات و ترقی فرد و جامعه می دانند.
آن جا که پایان نوجوانی است و فرزند، قالب شخصیتی خود را ساخته و تمام کرده است و از آن به بعد ، خود را «صاحب نظر» می داند؛ «اعتقاد» در او معنا یافته است؛ «خیر و شر» را خود تمیز می دهد و می خواهد با آن اعتقاد و این تمیز ، هر نظر «حق و باطل» را انگشت نهد و معرفی کند و یا عمل «خیر وشر» را ارائه نماید؛ به سویی بگراید و از سویی بیزاری جوید؛ آرای! می خواهد خود «خود» شود، مرز بلوغ است.
در این نقطه است که کار «تربیت و تأدیب» تمام می گردد و دوره آن به پایان می رسد. هر چه پیش از این انجام شده است ثمر می دهد و هر چه صورت نیافته است، باید به روزگار و بس دشوار، تحویل فرزند شود؛ آن را هم بپذیرد؟ یا رد کند، معلوم نیست!
آیا در اوایل ازدواج خود یا در گذشته خاطرات تلخی را تجربه کرده اید؟ این خاطرات چقدر ذهن شما را درگیر کرده است؟ آیا تا به حال خواستید که آنها را برای همیشه فراموش کنید؟
بسیاری از زنان و مردان در اوایل زندگی خود، طعم مسایل و اتفاقاتی را چشیده اند که تلخی آن تا مدت ها و گاهی همیشه در کامشان مانده و متاسفانه تاثیرات منفی خود را بر زندگی جدید و مشترکی که به تازگی شروع کرده اند نیز گذاشته است. در این مقاله با بررسی این موضوع و دادن راهکارهایی سعی می کنیم تا به شما کمک کنیم این خاطرات را فراموش کنید.
در بسیاری از جوامع ، آمار دقیقی از تجاوزهای جنسی و قربانیان آن در دست نیست، اوضاع در کشور ما نیز به همین شکل است و برخی باورهای فرهنگی و اعتقادی مانع از ان می شود که قربانیان از تجاوز به خود خبر دهند. در این شرایط، قربانی تا پایان عمر یا با ترس از افشا شدن رابطه ای که نقشی در آن نداشته زندگی می کند و یا به فکر انتقام از دیگران می افتد و متاسفانه متجاوز نیز در بیشتر موارد بدون هیچ گونه نگرانی به زندگی اش ادامه می دهد و حتی گاهی عمل خود را ناشی از قدرت و برتری اش می داند. برابر آمارهای جهانی ، زنان و کودکان ، بیشترین قربانیان تجاوز جنسی هستند و بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بخش قابل توجهی از تجاوزها هیچ گاه به نهادهایی مانند پلیس گزارش نمی شود. دکتر سعید معیدفر ، جامعه شناس و از اعضای شورای راهبردی کاهش آسیب های اجتماعی شهر تهران، درگفتگویی به ریشه یابی این موضوع پرداخته که چرا قربانیان تجاوز، حود را از جامعه جدا و همواره آنچه را که برسرشان آمده پنهان می کنند .