در جست و جوی خانه ای امن
عده ای زیادی از مردان مسلمان ، به خصوص بعضی از برنامه ریزان و کارشناسان مسائل اجتماعی متعه، صیغه یا همان ازدواج موقت را یکی از راه های برون رفت جامعه از مشکلات اخلاقی و روانی می دانند و چون بیشتر فقیهان شیعه عقد موقت یا منقطع دختر باکره را بدون اجازه ولی او جایز نمی شمرند، موافقان این طرح، زنان بیوه و مطلقه را گروه اصلی هدف به حساب می آورند و به زبان بی زبانی می گویند: حال که شرایط کنونی آمار طلاق مرتب افزایش می یابد و هر سال هزاران زن جوان در کمتر از چهارسال پس از زندگی مشترک بدون همسر در جامعه رها می شوند و از طرفی صدها هزار پسر جوان به دلیل مشکلات کمرشکن اقتصادی تا مرز سی سالگی نمی تواند ازدواج کنند، چه بهتر که این دو گروه آسیب دیده و بی خانمان بی انکه گرفتار ازدواج های پرهزینه و مسئولیت اور شوند به هم برسند و نیاز سرکشی جنسی خود را به صورت شرعی و قانونی به دور از پنهان کاری احساس گناه برآورده سازند.
من همسرتم ، کارمندت نیستم
هر وقت صحبت کار و زندگی خانوادگی، کنار هم به میان می آید، همه از تعادل بین کار و زندگی خرف می زنند. صحبت هم اغلب در مورد تعادل زمانی و انرژی است. یعنی به اندازه برای کار زمان بگذارید. به اندازه برای خانواده و عزیران زمان بگذارید و مسائل هر طرف را قاطی دیگری نکنید. مثلا وقتی در خانه اعصبتان خرد شده ، اجازه ندهید روی برخوردتان با ارباب رجوع که از همه جا بی خبر تاثیر بگذارد و وقتی استرس کاری اذیت تان کرده، سر بچه هایی که تا شب منتظر بوده اند شما برسید خانه و نقاشی هایشان را ببینید ، داد نکشید. اما به غیر از این موارد، تعادل بین کار و زندگی خانوادگی، وجهه دیگری هم دارد.
از همان آغاز ، چشم به هدف بدوزید.
دگرگونی هایی که در طول بلوغ در جسم نوجوان پیدا می شود به راستی شگفت آور است. در خلال چند سال کوتاه، از کودکی کوچک به بزرگسالی جوان تبدیل می شود که جایی برای خودش در دنیا باز می کند. سرعت این دگرگونی ها آنقدر زیاد است که نه تنها خود نوجوان بلکه والدین بهت زده او را گرفتار آشفتگی و سردرگمی می سازد.
برخی مردم این دگرگونی ها را آنقدر زیاد می دانند که گفته اند نوجوان از گونه دیگری بجز انسان باید باشد! واقعیت این است که نوجوان را انسانی باید دید که تحولات و دگرگونی های بزرگی را از سر می گذراند. هر دگرگونی، خود به خود دشوار است چه رسد به اینکه با شتاب و تندی دوره نوجوانی باشد – پیداست که مشکلات را دو چندان می کند.
زندگی هنوز معنی دارد
برای بعضی از افرادی که طلاق گرفته اند ، زندگی معنای خود را از دست می دهد. این فکرها مدام در سر آن ها می چرخد: «آیا قرار زندگی همین بود که تلاش کنم و زندگی را به جایی برسانم و بعد طلاق بگیرم و همه چیز تمام شود؟» ، «اصلا قرار است این زندگی به کجا برسد؟» ، «چرا زندگی می کنم؟» ،«برای چه زنده ام؟» ، «از این به بعد باید بر چه اساسی زندگی کنم؟» و عموماً جوابی برای این سوال ها پیدا نمی کنند. اگر شما هم با این سوال ها درگیری ذهنی دارید، این نوشته به دردتان می خورد.
برای هر کسی که در زندگی اش پدر یا مادر شده باشد و یا حتی قصد بچه دار شدن داشته باشد، این یک کابوس است که فرزندش با مصرف سیگار یا مواد سر و کار پیدا کند. اما خوشبختانه این موضوع است که می شود از آن به راحتی پیش گیری کرد. اما من چه طور می توانم با فرزندم درباره این موضوع صحبت کنم؟ نکند صحبت کردن درباره این موضوع باعث گرایش بیشتر او به مصرف بشود؟ آن چه در زیر می آید به شما نشان خواهد داد که چه طور این کار را انجام دهید.