آرامیس مشاور




عوامل زمینه ساز خیانت

چرا خیانت اتفاق می افتد؟
خیانت، یکی از معضلات مهم در زندگی زناشویی است که برخلاف قوانین اصلی ازدواج شمرده می شود. تمامی نهادهای مذهبی، فرهنگی و قانونی با این رفتار مخالف اند و بیشتر افراد جامعه آن را اشتباه می دانند. اگر چه خیانت آسیب زاترین و ویران کننده ترین رویداد در ازدواج است و پیامدهای ناگوار آن نهاد خانواده و سلامت فرزندان و امنیت جامعه را دچار آشفتگی می سازد. اما متاسفانه همه افراد مناهل در معرض آن قرار دارند و برخی از دلایل اصلی طلاق به شمار می رود.

معنای خیانت چیست؟
بهتر است پیش از اینکه دلایل خیانت را بررسی کنیم ، به تعریف معنای خیانت بپردازیم . خیانت یعنی عبور از مرز رابطه زناشویی با برقراری صمیمیت عاطفی یا جنسی با فردی خارج از حیطه زناشویی است و پنهان نگه داشتن آن از همسر. زنان و مردان در روابط زناشویی متفاوت اند، زنان در جست و جوی صمیمیت عاطفی و مردان خواهان صمیمیت جنسی می باشند. بیشتر کسانی که درگیر روابط فرازناشویی شده اند، اظهارنظر داشته اند که فعالانه به دنبال برقراری ارتباط نبوده اند، بلکه در آغاز فقط درباره مشکلات کاری یا خانوادگی با طرف مقابل به گفت و گو پرداخته اند، اما از همسر فاصله گرفته اند.
در بیشتر مواقع فرد پیمان شکن با دلیل تراشی، توجیه و انکار رفتارش که برای نمونه فقط یک گفت و گوی کاری یا یک دوست اجتماعی است، به خیانت دامن می زند.
دلایل خیانت را میتوان در سه حوزه فردی ، خانوادگی و اجتماعی دسته بندی کرد:

1. عوامل فردی که مربوط به فرد پیمان شکن می شود:
ضعف اعتقادات مذهبی و اخلاقی، تجربه های پیاپی رابطه با جنس مخالف پیش از ازدواج، پیشینه وقوع طلاق و یا خیانت در والدین، علاقه بی اندازه به مسائل جنسی، هیجان خواهی، اثبات جذابیت و جوانی و استفاده از مواد مخدر یا الکل (به ویژه در مردان) را می توان به عنوان عوامل فردی زمینه ساز خیانت نام برد.
مشکلات روان شناختی و شخصیتی خاص فرد پیمان شکن می تواند نه تنها باعث ایجاد مشکلات زناشویی شود، بلکه عامل زمینه ساز خیانت نیز هست. افراد با اختلال شخصیت مرزی که فاقد ثبات هیجانی هستند، افراد با اختلال شخصیت ضد اجتماعی که به راحتی دروغ می گویند و بدون احساس گناه هنجارهای قانونی و اجتماعی را زیر پا می گذارند، افراد خودشیفته که خود را زیبا ، با هوش، جذاب، خاص و مهم می دانند، افراد داری اعتیاد وسواس جنسی که همه فعالیت ها و رفتارهایشان معطوف به جست و جوی رابطه جنسی است را می توان در این دسته جای داد که البته این افراد اغلب دارای تعدد روابط هستند و به درمان سخت پاسخ می دهند.
گاهی رابطه فرازناشویی می تواند مبارزه ای علیه عزت نفس پایین، احساس حقارت و افسردگی باشد. فردی که خود را بی ارزش و بی اهمیت می داند و احساس کهتری و خود کم بینی دارد، سعی می کند با وارد کردن نفر سوم در رابطه فرازناشویی از این احساسات ناخوشایند دوری جوید . همچنین این نوع رابطه شادی و هیجان کاذبی را نیز به دنبال دارد و به همین خاطر است که بسیار از افراد پیمان شکن می شنویم «پبش از رابطه ناامید و غمگین بودم، اما با شروع آن احساس امید ، سرزندگی و جوانی پیدا کردم» متاسفانه این گونه احساسات و هیجانات کاذب است و بعد از مدتی به علت احساس گناه و اضطراب ناشی از رابطه فرا زناشویی افسردگی و کمبود عزت نفس تشدید می گردد.
نگرش آسان گیرانه و باورهای نادرستی نیز وجود دارد که خیانت را از سوی فرد پیمان شکن توجیه می کند، برای نمونه: این نوع رابطه (خیانت) برای مردان مجاز است، رابطه فقط ار نوع اینترنتی و تلفنی است و این خیانت شمرده نمی شود، با برقراری این نوع رابطه می توانم ازدواجم را حفظ کنم و یا اگر همسرم متوجه نشود پس آسیبی به او نمی رسد و مشکلی پیش نمی آید، این ازدواج تمام نیازهای من را برآورده نمی کند، پس من مجاز به رابطه فرازناشویی هستم، این نوع باورهای نادرست نیز در میان افراد و جامعه در گسترش این پدیده بسیار تاثیر گذار است.

2. عوامل زناشویی که به طور خاص مربوط به رابطه بین همسران می شود:
پژوهش ها حاکی از آن است که خیانت ، بیشتر در ازدواج هایی رخ می دهد که رضایت زناشویی و جنسی وجود ندارد ، میزان تعارض (اختلاف) زناشویی بالاست، نیازهای زن یا شوهر ارضا نمی شود، نبودن شباهت شخصیتی بین همسران وجود دارد و از با هم بودن لذت نمی برند. همچنین در میان ازدواج های تحمیلی و ازدواج هایی که برحسب سود و زیان انجام گرفته است نیز دلزدگی زناشویی و نارضایتی دیده می شود. در این موقع فرد پیمان شکن به جای تمرکز بر رابطه زناشویی و حل مسئله از مشلات پرهیز کرده و به فرد سوم و رابطه فرازناشویی پناه می برد.
حس انتقام و دشمنی نسبت به همسر، عامل زمینه ساز دیگری برای خیانت است. همسران سخت گیر، خشن، کنترل کننده و یا همسران سرد، بی توجه و پرکار (معتاد به کار) محیطی را به وجود می آورند که مبادله عواطف و بیان نیازها دشوار می گردد و همسر پیمان شکن به جای ابراز صریح خشم و ناراحتی از روش های غیرمستقیم تلافی جویانه مثل خیانت استفاده می کند.
از سوی دیگر، مراحل بحرانی در چرخه زندگی خانواده وجود دارد که می تواند زمینه را برای خیانت آماده سازد. برای نمونه خانواده بعد از تولد نخستین فرزند آسیب پذیر است، زیرا توجه هر دو همسر (به ویژه مادر) به نوزاد معطوف می شود و از یکدیگر غفلت می ورزند و یا هنگامی که یکی از همسران در راستای دستیابی به مدارج بالای تحصیلی و یا شغلی – حرفه ای بی وقفه تلاش می کنند و همسر خود را ندیده می گیرد.

3- عوامل محیطی مانند دوستان، همکاران، محیط کار و فرهنگ که در خارج از فرد و ازدواج است:
با پیشرفت تکنولوژی و مدرن شدن وسایل ارتباط جمعی مثل اینترنت، تلفن همراه و ایجاد شبکه های اجتماعی، متاسفانه حریم و مرزهای خانواده درهم شکسته و آمار خیانت افزایش یافته است. از سوی دیگر، فیلم ها و سریال های ماهواره ای که خیانت را یک پدیده عادی در ازدواج نشان می دهند، باعث تنزل اصول اخلاقی و ایجاد نگرش سهل گیرانه درباره خیانت شده است. البته قرار گرفتن در گروه دوستان و همکارانی که رابطه فرازناشویی را تشویق می کند نیز بی تاثیر نیست.
عوامل فردی ، زناشویی و اجتماعی که در این مقاله ذکر شد، هیچ کدام دلیل قانع کننده ای برای خیانت به شمار نمی آید و از مسئولیت همسر پیمان شکن می کاهد. تعهد به ازدواج و وفاداری به همسر یک اصل اساسی است. خیانت اثرات و پیامدهای تخریب کننده ای برای همسران و فرزندان دارد. همسر آسیب دیده عواطف شدیدی مانند خشم، غم، ناتوانی و بهت زدگی را تجربه می کند و هر دو ممکن است به سمت طلاق و کناره گیری از یکدیگر حرکت کنند. آسیب ها آن قدر شدید است که در بسیاری از موارد همسران پیمان شکن اعتراف کرده اند که این کار ارزش نداشته است. با این اوصاف ، پرسش این است که آیا همسران قادرند که از خیانت چشم بپوشند؟ آیا رنج های روحی پس از عهد شکنی همسر شفا خواهند یافت و اعتماد دوباره برقرار می شود؟

آزاده امینی ها: دانشجوی دکترای مشاوره خانواده