آرامیس مشاور




پیامدهای ازدواج های به وصال نرسیده

به وصال نارسیدگان

با توجه به اینکه یکی از کارکردهای مهم ازدواج روابط زناشویی رضایت بخش است. مواجه شدن با مشکل در این بُعد، می تواند بر همه ابعاد زندگی فرد تاثیرات گسترده و نامطلوبی بگذارد. اختلال ازدواج به وصال نرسیده نیز دارای پیامدهای ناخوشایند متعددی است که مهم ترین آنها عبارتند از:

1- احساس گناه: یکی از مشکلات روان شناختی ناشی از این اختلال به وجود آمدن احساس گناه در همسران است. ممکن است عوامل مختلفی در ایجاد احساس گناه دخیل باشند. مثلا باورهای غلطی که فرد درباره رابطه جنسی و زشت و ناپسند بودن این رابطه دارد می تواند سبب ایجاد احساس گناه در وی شود. از طرف دیگر ممکن است فردی که در ایجاد این موقعیت نقش داشته به دلیل آنکه نمی تواند نیازهای طبیعی همسرش را ارضا کند، دچار عذاب وجدان و احساس گناه شود.
2- احساس شرم و بی کفایتی: این احساس ممکن است در هر دوی همسران ایجاد شود. اگر تنها عملکرد جنسی یکی از همسران دچار اختلال باشد، وی به خاطر پیش آمدن این مشکل خود را مقصر دانسته و احساس بی کفایتی می کند و از سوی دیگر، باورهای نادرست طرف مقابل درباره خودش، از جمله اینکه حتما من به قدر کافی جذاب نیستم، نمی توانم همسرم را به رابطه جنسی ترغیب کنم می تواند موجب احساس بی کفایتی در فردی شود که عملکر جنسی طبیعی دارد.
یکی دیگر از عواملی که موجب احساس شرم و بی کفایتی همسران می شود، این است که انها تصور می کنند در یکی از بدیهی ترین ابعاد زندگی زناشویی دچار مشکل شده اند. از آنجایی که صحبت کردن درباره مشکلات جنسی در جامعه پسندیده نیست، ممکن است این زوج ها تصور کنند تنها کسانی هستند که با این مشکل مواجهند و این مسئله موجب افزایش احساسات ناخوشایند شود.
3- پرخاشگری: یکی از مهم ترین عواملی که موجب واکنش پرخاشگری ما می شود، ناکامی است. همان طور که اشاره شد در این اختلال یکی از همسران یا هر دوی آنها قادر به آمیزش جنسی نیستند. در مواردی که تنها یکی از همسران مشکل دارد، این موضوع معمولا پس از مدتی موجب خشم فردی می شود که دارای عملکرد جنسی بهنجار است و برخوردهای پرخاشگرانه با همسر آغاز شده و به مرور زمان افزایش یابد.
4- افسردگی: تجربه رابطه جنسی ناموفق موجب احساس بی کفایتی و کاهش اعتمادبنفس فرد می شود، کاهش اعتماد به نفس نیز احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش می دهد. همچنین ارضا نشدن نیازهای اساسی ما (که نیاز جنسی نیز یکی از آنهاست) موجب احساس ناکامی و در نتیجه افسردگی فرد می شود.
5- ناباروری: طبیعی ترین پیامد ازدواج به وصال نرسیده، ناباروری این زوج ها است، که بار عاطفی سنگینی را به آنها تحمیل می کند. البته امروزه برخی از این زوج ها تصمیم می گیرند با استفاده از شیوه های نوین پزشکی شانس بچه دار شدن شان را امتحان کنند. معمولا هنگامی که این همسران برای درمان ناباروری به پزشک متخصصین با آگاهی از مشکل آنها، سعی می کنند به جای استفاده از روش های خاص درمان ناباروری، اصل مشکل یعنی اختلال ازدواج به وصال رسیده را درمان کنند.
6- تزلزل در زندگی زناشویی: از آنجایی که همسران معمولا به خاطر شرم و خجالت مشکل خود را با کسی در میان نمی گذارند، اقدام به جدایی برای آنها ساده نیست. به علاوه برخی از زوج هایی که درگیر این مسئله هستند، با مدنظر قرار دادن ملاحظات خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی تصمیم به ادامه زندگی با هم را می گیرند.
در صورتی که هر دوی همسران دچار اختلال باشند فقدان رابطه جنسی برای هیچ از دو طرف خیلی آزاردهنده نیست.
اما اگر یکی از همسران دارای عملکرد جنسی بهنجار باشد، ممکن است پس از مدتی ماندن در این رابطه و وفاداری به همسر برایش دشوار شود. متاسفانه این مشکل می تواند به خیانت های زناشویی منجر شود.
7- طلاق: شرایط خاص اختلال ازدواج به وصال نرسیده مانند تابو بودن صحبت درباره آن، احساس شرم، گناه و بی کفایتی همسران، آگاهی نداشتن افراد مبتلا در مورد دلایل این اختلال، تردید همسران از متخصص و اطلاع نداشتن در مورد مراکز درمان این اختلال از جمله عواملی است که در نهایت ممکن است به جدایی زن و شوهر در اثر این اختلال بینجامد.

با توجه به آثار سوء متعدد و همچنین درمان پذیر بودن این اختلال، به افرادی که به نوعی با این مشکل مواجهند، توصیه می شود بدون احساس شرم و گناه با همسر خود در این باره صحبت کرده و در صدد بهره گیری از کمک تخصصی برآیند.


فریبا محمدی، دانشجوی دکتری روان شناسی