آرامیس مشاور




صیغه محرمیت چه نتایجی را در برخواهد داشت؟

مهر باطله روی پیشانی دختر
خوانده شدن ضیغه محرمیت میان دختر و پسر برای حصول به آشنایی برای ازدواج از نظر دینی توصیه نشده است . گر چه یک مسئله کلی فقهی وجود دارد که می گوید هر دختر و پسری با اجازه پدر دختر می توانند به عقد یکدیگر (موقت) در آیند، اما در مورد جاری شدن صیغه عقد موقت میان دختر و پسری که هنوز در مورد ازدواج با یکدیگر به نتیجه نهایی نرسیدند. فقه سکوت کرده و اشاره مشخصی ندارد. پس به طور مشخص می توان گفت که در این باب فقه هیچ اشاره ای نداشته است.

اما از منظر عالمان دینی نیز برقرار شدن عقد موقت توصیه نمی شود ؛ البته نه از جهت فقهی، بلکه از این باب که اگر این عقد خوانده شود، دختر شرعا همسر آن پسر است و در این شرایط فرقی میان عقد محرمیت و عقد دایم وجود ندارد، در حالی که نمی دانیم که این آشنایی و خواستگاری ، به ازدواج منجر می شود یا نه؟ در این دوره، نیمی از ماجرا نجام شده است اما شناختی که بر اساس آن بتوان تصمیم به همسری گرفت هنوز به دست نیامده است. دختر و پسر در این مرحله قرار است به کمک خانواده های خود بررسی کنند که آیا کسی که به خواستگاریش آمده یا اینکه به او پیشنهاد ازدواج داده اند ، با او تناسب دارد یا نه؟ اما با خوانده شدن عقد محرمیت بین آنها، بدون دستیابی به نتیجه نهایی آنها زن و شوهر می شوند.

اگر گزینه های مناسبی نبودند
آنها که اصرار دارند در مرحله آشنایی پیش از ازدواج باید میان دختر و پسر عقد محرومیت خوانده شود باید بدانند نکته مهم این است که اگر این رابطه به وصلت منجر نشده و این دو به این نتیجه رسیدند که مناسب یکدیگر نیستند، تکلیف چیست؟ در هنگام اصرار بر جاری شدن عقد محرمیت باید به این احتمال هم فکر کنید.
فرض کنید پسر و دختر به این نتیجه رسیدند که مناسب یکدیگر نیستند، اگر پسر دلبستگی پیدا نکرده باشد، لطمه خاصی نمی خورد ، اما با توجه به شرایط روانی و اجتماعی باید به این موضوع توجه شود که دختر با این اتفاق «مطلقه» محسوب می شود. دختری که به عقد محرمیت پسری درآمده است، با فسخ این عقد مانند خانم طلاق داده شده خواهد بود و این برای دختر بسیار گران تمام می شود.

آینده دختر
پس از فسخ عقد محرمیت و زمانی که خواستگار دیگری از دختر درخواست ازدواج کند، مهر باطله ای روی پیشانی دختر خورده است. نگاه جامعه به آن دختر این گونه خواهد بود که گویی دختر یک بار زن کسی شده (حتی اگر پسر و دختر در رابطه خود از محدوده تعیین شده ای پیشروی نکرده باشند). شرایط روحی دختر هم مناسب نخواهد بود، او مدام با خود درگیر است و احساس گناه دارد، یک کلنجار دارد، یک کلنجار دائمی در درون دختر و خانواده اش وجود دارد که آیا موضوع محرمیت و با خواستگار قبلی را باید بگوید یا نه و این موضوع باعث پریشانی او می شود.

گفتن واقعیت محض
اگر این موضوع به خواستگار جدید گفته شود، او با توجه به اینکه تمتع از دختر برای خواستگار قبلی حلال بوده، مدام درگیر این پرسش است که آنها تا چه سطحی رابطه خود را پیش برده بودند. حتی اگر به او گفته شود که عقد محرمیت آنها تنها برای آشنایی بیشتر و گفت و گوی آن دو رابطه آنها زیر نظر خانواده بود نیز او باور نمی کند. سوء ظن آن خواستگار رفع نمی شود؛ اما حتی اگر به یقین برسد که پسر قبلی حتی به دختر دست نزده، باز فکر می کند که رابطه او با همسرش، ازدواج دوم همسرش است. آن پسر در این وضعیت احساس شرمساری می کند.

آیا باید موضوع صیغه محرمیت را گفت؟
مسئله دیگری که در هنگام خواستگاری از دختری که به عقد محرمیت دیگری درآمده رخ می دهد، این است که آیا آن دختر یا خانواده اش باید این موضوع را به خواستگاری دوم بگویند. این سوال را می توان از دو منظر پاسخ داد؛ یکی از منظر فقهی و حقوقی محض و دیگری منظر اخلاقی.
از منظر فقهی و حقوقی محض، لزومی ندارد به خواستگار دوم گفته شود چون حقی از او ضایع نشده است و این رابطه مربوط به زمانی است که این آقا در زندگی این خانم نقشی نداشته است.
اما از لحاظ اخلاقی، اسلام می گوید که فرد نباید کاری کند که به خود و دیگران لطمه وارد شود. اگر دختری این موضوع را به خواستگار دوم خود نگوید ، احساس می کند به او خیانت کرده و همیشه نگران است که مبادا آن پسر مطلع شود . در آن صورت حتماً ان دختر را خیانتکار می داند و ممکن است رابطه دوم هم با شکست مواجه شود.

قصد اولیه از یاد می رود
در قرآن آمده است که دوستی هر چیزی سبب کوری و کری انسان می شود . در صورتی که فرد به چیزی یا کسی علاقه مند شده باشد ، دیگر عیب هایش را نمی بیند و شنونده انتقادهای مربوط به او نیست. دختر و پسر بعد از خوانده شدن صیغه محرمیت ، به جای آشنایی و شناخت نسبت به هم، به عشق ورزی می پردازند. در این حال دستیابی به شناخت دو جوانی که کپسول شهوت هستند، بدون مانع شرعی کم رنگ و حتی بی رنگ می شود.
در این شرایط به یکدیگر وابسته می شوند و تصمیم می گیرند که ازدواج کنند، در حالی که در کتاب جوانان و انتخاب همسر من به این موضوع اشاره کرده ام که دختر و پسر برای ازدواج نیاز دارند که به شناخت کامل یکدیگر دست پیدا کنند . در غیر اینصورت بعید نیست که ازدواج آنها به نتیجه مثبتی نرسد.
توصیه نمی شود
دختر و پسر برای شناخت یکدیگر از نظر شرعی هیچ محدویتی ندارند، روایاتی در دین اسلام وجود دارد و در برخی کتاب ها آمده است، زمانی که دختر و پسری قصد دارند با یکدیگر ازدواج کنند، حتی دختر مجاز است که حجاب خود را بردارد یا اینکه جلوی پسر پیراهن نازک بپوشد، حتی ذکر شده که ساق پای برهنه دختر را می تواند پسر ببیند. برخورد اسلام با دختر و پسر در مرحله نهایی که تصمیم به ازدواج گرفته اند، این گونه است که گویا در این مرحله به یکدیگر محرم هستند. پس مشخص می شود که اسلام امکان اینکه دختر و پسر یکدیگر را تا میزان لازم ببینند، ایجاد کرده است؛ پس نیازی به خوانده شدن عقد موقت وجود ندارد.

توصیه به خانواده ها
پدر و مادرهایی را که به خوانده شدن صیغه محرمیت اصرار دارند، از این کار نهی می کنیم به دلایلی که به ویژه به صلاح دختر نیست. اما اگر پدر و مادری با هر اعتقادی می خواهند که بین فرزندشان و کسی که می خواهد برای ازدواج آشنایی بیشتری با او پیدا کند، عقد محرمیت خوانده شود ، توصیه می کنیم که مراقب فرزندشان باشند. دایره عقدی که صورت می گیرد باید تنگ و محدود و تنها در حد دیدن ظاهر و صحبت کردن باشد. دختر و پسر به جاهای دور نروند و به مدت طولانی در اماکن خلوت قرار نگیرند و خانواده ها بر رفتار آنها نظارت داشته باشند تا آنکه عقد دائم صورت گیرد.


علی اکبر مظاهری اصفهانی ، مشاور حوزه علمیه قم