آرامیس مشاور




اختلالات یادگیری ، نگرانی والدین و چالش ها

همه چیز در کودک من طبیعی است، چرا اختلال؟!
بسیاری از خانواده ها کودکانی با ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان هم نشانه از بهنجار بودن آنان است. هوششان نرمال است . به خوبی صحبت می کنند . مانند دیگر کودکان بازی می کنند و ارتباط اجتماعی کمابیش مناسبی دارند، در خانه نیز کارهایی را که والدین به آنان واگذار می کنند به خوبی انجام می دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. ولی وقتی به مدرسه می روند و می خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند مشکلات جدی خودشان را نشان می دهند.

این والدین معمولاً گزارشی از نارضایتی معلم از عملکرد تحصیلی کودکشان دریافت می کنند و بسیارنگران می شوند . نقص یا ناتوانی عملکرد می تواند به شکل نداشتن توانایی نداشتن توانایی کامل در گوش کردن ، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن یا انجام محاسبه های ریاضی ظاهر شود. اختلال یادگیری یا نانوانی در یادگیری اصطلاحی است که در متون علمی برای این موارد استفاده می شود.
مبتلایان به ناتوانی های یادگیری در تمام سطوح و در تمام پایه های کلاسی از آمادگی تا دانشگاه دیده می شوند. تشخیص بهنگام ، روند بهبودی را سرعت خواهد بخشید؛ بنابراین توجه به دوره ابتدایی به ویژه پایه های اول و دوم در این زمینه از اهمیت بسیاری برخوردار است.

اختلال یادگیری
کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ، معمولاً از لحاظ هوشی مشکلی ندارند، اما به دلیل نقص در راه های پردازش اطلاعات در مغزشان، عملکرد ذهنی پایینی را نشان می دهند. به زبان ساده می توان گفت ناتوانی یادگیری از تفاوت در مسیرهای عصبی و ارتباط آنها در مغز ناشی می شود. ناتوانی یادگیری مشکلاتی هستند که برتوانایی مغز در دریافت ، پردازش و ذخیره اطلاعات تاثیر می گذارد. این مشکلات باعث می شود یک دانش آموز بسیار کندتر از فردی که این مشکل را ندارد، مطالب را یاد بگیرد. دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری ممکن است به صورت کلی در حوزه های خواندن، یادگیری ریاضی و نوشتن دیکته و به صورت جزئی تر در شناسایی کلمه، ادراک خواندن، حساب کردن، استدلال کردن، هجی کردن و یا کلمه بندی در نوشتن دچار مشکل باشد.
اختلالات یادگیری ممکن است با حالت های مختلف اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه و اختلالات رفتاری نیز همراه شود. در این شرایط والین افزون براینکه با مسائل تحصیلی کودک دست و پنجه نرم می کنند، با رفتارهای پرخطر ، بی نظمی ، پرخاشگری، مقاومت در برابر پذیرش قانون و رفتارهای افراطی توجه طلبی روبه رو هستند و در واقع مشکل یادگیری کودک در درجه دوم اهمیت قرار گرفته و پدر و مادر از این رفتارها خسته و نگران می باشند.
به طور کلی ، این شرایط ممکن است تاثیر نامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی کودک بگذارد؛ زیرا نقطه ضعف در یادگیری می تواند اعتمادبنفس او را نشانه بگیرد و باعث بروز نوعی کمرویی در میان هم کلاسی ها شود و یا به اضطراب از قضاوت های اطرافیان بینجامد. در بعضی از خانواده ها که به این مشکل رسیدگی نمی کنند، کودک در طولانی مدت ممکن است به افسردگی نیز مبتلا شود.

علل اختلالات یادگیری
ثابت شده است که علل بروز ناتوانی های یادگیری نسبتاً مبهم است. برخی از مشکلات کنونی درباره مفهوم ناتوانی های یادگیری، بازتابی است از ناتوانی ما در اشاره دقیق به علل بروز ناتوانی های یادگیری که شاهدش هستیم؛ اما تجربه درمانگران به ما ثابت می کند که ناتوانی های یادگیری ، مفهومی «چندرشته ای» است و پیوند میان کارشناسان رشته های گوناگون در این امر باید برقرار باشد.
1. عوامل محیطی: عوامل محیطی بسیاری وجود دارد که می تواند به پبچیدگی ناتوانی های یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب سازان آن باشد. تغذیه مناسب و سالم کودک از جمله این عوامل است. سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژی ها و همچنین سقوط، اسیب دیدگی مغزی و یا ضربه وارد شده به سر در دوره ای که کودک در حال رشد است می تواند موثر باشد.
همچنین کودک در حال رشد نیازمند درون داده های حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد؛ یعنی کودک به تجربه هایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد . اگر این سطح کاهش زیادی داشته باشد کودک در ارتباط با دنیای بیرون دچار مشکل میشود، بنابراین انجام بازی هایی که مطابق دوره رشد است نقش بسزایی در پیشگیری از اختلالات یادگیری دارد.
صحبت کردن با کودک و درگیر کردن او در فرآیندهای کلامی مثل گفت و گوهای روزانه و قصه گویی برای او بسیار رشد دهنده خواهد بود.
از سویی دیگر بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ، مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با حس ناامنی طبیعی، ناپایداری دریافت حس محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد. نبابراین ایجاد محیطی گرم، صمیمی و حمایت کننده از سوی والدین نقش موثری در بهبود ناتوانی یادگیری کودک دارد.
2. عوامل فیزیولوژیکی : بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی ناتوانی یادگیری ، اسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه های وارد شده به دستگاه عصبی و مرکزی است.
3.عوامل ژنتیکی: شواهدی در دست است که نشان می دهد تاتوانی های یادگیری احتمالاً در برخی خانواده ها بیش از دیگران دیده می شود. در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانی های یادگیری نقش دارد.
4. عوامل بیوشیمیایی: اختلال های گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانی های یادگیری می شوند؛ مثل هایپوگلیسمی و کم کاری.
5. عوامل هنگام و بعد از تولد: اتفاقات حین زایمان که آسیب دیدن جنین انجامد؛ مثل سیانوزه شدن کودک و یا بیماری های شدیدی که در روزهای اولیه زندگی بعد از تولد است مثل زردی های شدید می تواند در ابتلای کودک به ناتوانی یادگیری موثر باشد.
6. تاخیر در رشد: دیده نشدن نشانه های رشد جسمی و شناختی مطابق با سن کودک؛ نشانه ای است برای بروز اختلالات یادگیری در سال های اینده. مشکلات برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد در برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگ تر شدن بر این مشکلات غلبه می کنند.
7. عوامل آموزشی:
تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
عدم فراگیری معلم از مهارت های لازم برای تدریس درس های پایه مدارس.
توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
برنامه ریزی و طرح برنامه آموزشی ضعیف
نداشتن فعالیت برانگیزانده
تدریس عملی نادرست
جای خالی آموزش مهارت های اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و نپرداختن به یادگیری های زبان شفاهی


مهدیه رضایی ، کارشناس ارشد مشاوره