آرامیس مشاور




اهداف کودکان از بد رفتارهای شان

فریاد می زنم، پس هستم
اگر به خاطر درد قفسه سینه نزد پزشکی بروید انتظار دارید با انجام ازمایشی مشکل را تشخیص و برنامه درمانی مناسب ارائه دهد . چرا که درد قفسه سینه ناشی از عوامل گوناگونی خواهد بود و برای این که پزشک به علت دقیق پی ببرد، نیازمند آزمایشات گوناگون است . اگر سعی کنیم بدون توجه به مشکل بنیادی، نشانه را درمان کنیم. در بهترین حالت شاید باعث صدمه بیشتر شود. بنابراین درست مانند پزشکان اگر می خواهیم پاسخ موثری به بدرفتاری فرزندمان بدهیم، باید اول علت را بشناسیم. نه این که فقط به نشانه واکنش بدهیم.
در این مقاله سعی داریم اهداف کودکان از بد رفتاری های شان را برای شما توضیح بدهیم تا بتوانید با شناسایی علت، راهکار مناسب را اتخاذ کنید.

فرزندان از رفتار بد خود، همیشه، هدفی را دنبال می کنند . شما به عنوان والد می توانید با شناخت هدف فرزندتان از بدرفتاری هایش ، با انها متناسب برخورد کنید و جلوی مشکلات رفتاری انها را بگیرید. هدف های بچه ها از بد رفتاری شان عبارت اند از: جلب توجه، اعمال قدرت، انتقام گرفتن و عاجز جلوه دادن.
کودکان نیز این رفتار را از موقعیت خود در خانواده، حرف ها و اعمال والدین و سبک فرزندپروری یاد می گیرند. اگر دقیق تر بخواهیم بیان کنیم؛ کودکانی که احساس ناامنی و انزوا می کنند، ممکن است؛ با جلب توجه منفی، ثابت کنند به جایی و کسی تعلق دارند. کودکانی که احساس توانایی نمی کنند و نتوانند خود را شایسته حقوق شان بدانند، ممکن است با کنترل کردن دیگران یا نشان دادن این که دیگران نمی توانند آنها را کنترل کنند، به دنبال اعمال قدرت باشند. همچنین کودکانی که احساس می کنند به حساب نمی ایند ، ممکن است سعی کنند دیگران را به خاطر احساس بی اهمیت بودن مجازات کنند و از انها انتقام بگیرند. سرانجام کودکانی که بدون احساس دلگرمی ، اغلب احساس عاجز بودن می کنند، ممکن است قبول کنند تاتوان هستند، پس خود را عاجز جلوه می دهند. برای مثال کودکی ممکن است فراموش کند سر وقت بیاید، چون می خواهد به او یادآوری کنید، چرا که توجه شما را می خواهد . کودک دیگری ممکن است فراموش کند، چون می خواهد به شما نشان دهد نمی توانید او را مجبور به انجام خواسته خود کنید. کودک دیگر ممکن است فراموش کند تا شما را نگران کند . این کودک احساس لطمه می کند و می خواهد با انتقام گرفتن از شما، مقابله به مثل کند و سرانجام کودکی ممکن است فراموش کند، چون برای پذیرش هر نوع مسئولیت احساس ناتوانی می کند و می خواهد راحتش بگذارید و از وی انتظار نداشته باشید ، این کودک با اجتناب یا نشان دادن بی کفایتی می خواهد از عزت نفسش حفاظت کند.
والدین باید این نکته را مدنظر داشته باشند ؛ بد رفتاری از منظر کودک ، راه حلی است برای برطرف کردن مشکل او. بنابراین باید به کودک خود کمک کنیم راه حل دیگری را بیابد.

چگونه هدف در رفتاری را تشخیص دهیم؟
برای خیلی از والدین، تفکیک و شناسایی این علل چهارگانه بسیار سخت به نظر می رسد . به سادگی می توانید از دو طریق بفهمید وقتی فرزندتان یک بدرفتاری انجام داد، هدفش کدام یک از این علل چهار گانه بوده است. از دو روش عبارتند از:

1- نوع احساس و عکس العملی که در اثر بد رفتاری کودکان در شما ایجاد شده است مورد توجه قرار دهید.
وقتی کودک بد رفتاری را انجام داد و شما تادیبی را در نظر گرفتید ، اما جواب نداد، ابتدا به درون خود رجوع کنید و ببینید در قبال رفتار این کودک، چه احساسی پیدا کردید. اگر خشمگین هستید ، هدف کودک جلب توجه است؛ اکر به عنوان والد احساس تهدید می کنید، شاید کودک تان قصد قدرت نمایی دارد؛ اکر به خاطر رفتار فرزندتان آزرده و ناراحت شدید، انتقام جویی می تواند هدف فرزندتان باشد؛ و نهایتاً این که اگر به عنوان والد احساس بی کفایتی کردید، فرزندتان به دنبال ایجاد تصور بی کفایتی و عاجر جلوه دادن است.

2- عکس العمل کودک را ، وقتی به او متذکر می شویم که رفتار خود را ترک کند ، زیرنظر داشته باشید.
در این مواقع، اگر کودک به رغم تذکر به رفتارش همچنان ادامه داد، هدف جلب توجه است اما اگر کودک از عدم اعتنا استفاده کرد یا رفتارش را شدت بخشید، به احتمال زیاد هدفش نشان دادن قدرت است؛ همچنین اگر کودک موجب جریحه دار احساس شما شد و دلخور و آزرده تان کرد، می تواند نشان از انتقام گرفتن باشد؛ سرانجام این که اگر به کودک تذکر دادید ، اما کودک عجز و نیاز شدید نشان داد و کمک شما را خواست و مجبور به کمک کردن و تسلیم شدید، این کودک احساس بی کفایتی را هدف بدرفتاری خود قرار داده است.

در مقابله با این اهداف بدرفتاری، چه بکنیم؟
حال که متوجه اهداف کودکتان شدید و توانستید آن را بیابید، می توانید به طریق زیر با فرزند برخورد کنید. در راه کارهای زیر این مقصود را دنبال خواهید کرد به کودک یاد بدهید از شیوه های سالم تری برای برآوردن نیازهای خود استفاده کند.
راهکارهای مقابله با جلب توجه کودک
این معمولی ترین هدف اشتباه کودک است و هنگامی مطرح می شود که کودک کشف کند جلب توجه احساس خوبی به او می دهد. البته همه ما به توجه نیاز داریم ، اما توجه همیشگی و انحصاری ، که خواست این کودکان است، غیرقابل قبول و غیر ممکن است. پس باید به انان یاد دهیم این نیاز را به درستی برآرده کنند، برای این منظور:
• توجه داده شده به رفتار کودک را کاهش دهید: بدانید مجبور نیستید به همه رفتارهای جزئی کودک توجه کنید، به خاطر داشته باشید، کودکان به رفتارهایی می پردازند که با انجام آن توجه والدین را جلب می کنند. پس کمتر به این گونه رفتارها توجه کنید و از هنر نادیده گرفتن سنجیده استفاده کنید.
• به رفتارهای که می خواهید افزایش یابد ، توجه کنید: وقتی رفتار مثبت کودک را مورد توجه قرار می دهید و رفتار منفی را نادیده می گیرید، کودک به زودی در می یابند برای جلب توجه شما به چه رفتارهای سالمی گرایش یابد.
• کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید: وقتی زمان خیلی زیادی را صرف حرف زدن و توضیح دادن می کنیم، کودک ما را جدی نمی گیرد ، پس وقتی خواسته ای را داشتید ، فقط یک بار بگویید و سپس به چیزی که گفتید عمل کنید . مثلا کودک را یک بار برای صرف شام صدا کنید ، بعد غذا را بکشید، چون اگر کودک نیاید، غذا سرد می شود و خود او مسئول است.
• کارهایی را به کودک بدهید تا با مفید بودن برای دیگران توجه مثبت به دست آورد: مثل چیدن سفره، با این کارها کودک را به سمت رفتار مشارکتی جهت می دهید.
• القای حس تعلق به کودک: می توانید بابیان عباراتی از قبیل «عزیزم»، «فرزندم»، «دخترم یا پسرم» ، همچنین با به کاربردن جماتی نظیر «از داشتن تو راضی هستم» ، «به تو افتخار می کنم»، احساس تعلق را به کودک انتقال دهید.
• محبت نامشروط به کودک داشته باشید: برای این منظور گاهی اوقات و بدون هیچ دلیلی، کودک خود را در آغوش بگیرید و او را نوازش کنید در این گونه موارد کودک خواهد فهمید برای کسب محبت شما، حتما نباید کار خوبی انجام بدهد، بلکه شما در هر شرایطی او را دوست دارید.

راهکارهای مقابله با قدرت نمایی کودک
شناخت و فهم دلیل نمایش قدرت کودک، که عموماً برای نشان دادن توانایی است، کمک می کند خشم مان را مهار کنیم و پاسخ بهتری بدهیم. می توانیم تقویت کردن این هدف اشتباه را متوقف و شروع به هدایت رفتار کودک به سمت رویکردهای سازنده تر برای احساس توانایی کنیم. بدین منظور:
• درباره این که آنها چه می توانند انجام دهند صحبت کنید نه این که چه نمی توانند: مثلا به جای این که بگویند «نمی توانی تلویزیون نگاه کنید مگر اینکه تکالیفت را بنویسی»، که جمله ای منفی و نشان از نتوانستن است و بنابراین کودک به مقابله بر می خیزد، می توانید بگویید «ابتدا تکالیفت را انجام بده و بعد تلویزیون نگاه کن».
• هنگام متذکر شدن بر بد رفتاری تمرکز کنید نه شخصیت کودک: این را بدانید گرچه ممکن است اعمال کودک غیر قابل تحمل باشد اما خود کودک مورد پذیرش است. مثلا به جای این که بگویید «چقدر بچه شلخته ای هستی»، بگویید: «وسایل اتاقت ، به هم ریخته به نطر می رسند»، این گونه بیان اجازه و فرصت تغییر به کودک می دهد.
• به کودک مسئولیت واقعی بدهید: تشویق و واگذاری برخی کارها متناسب با توانایی کودک، کمک می کند احساس توانایی لازم را کسب کند.
• درباره قوانین و پیامدها با کودک صحبت کنید: بهتر است درباره بدرفتاری فرزندان از قبل با انها صحبت و به صورت مشارکتی برای اعمال پیامدها تصمیم گیری کنید. در این صورت، حتی وقتی بدرفتاری صورت می گیرد ، کودک با شما مقابله نمی کند زیرا به توافق قبلی رسیده بودید
• از کودک نظر خواهی کنید: در انجام و تصمیم گیری برخی امور خانه، با کودک مشورت کنید و در برخی موارد نیز نظرات او را اعمال کنید.
• حق انتخاب بدهید: در برخی موارد که نگران از مقاومت کودک هستید ، از بین گزینه های مختلف که به کودک معرفی می کنید به او حق انتخاب بدهید.

راهکارهای مقابله با انتقام کودک:
کودکی که به انتقام متوسل می شود، آنقدر فشار می آورد تا زمان که والدین آشفته شوند و از کوره در بروند. برخی راهکارهای موثر برای این کودکان عبارت اند از:
• فهرستی از نکات مثبت کودک تهیه کنید: این فهرست کمک می کند بدانید کودک تان ، هنوز قابل تحمل است به خصوص زمانی که احساس باخت و رنجش می کنید. از این فهرست برای تمجید کودک نیز استفاده کنید.
• تلافی نکنید: عموماً در اینگونه مواقع کودک از بددهنی و ناسزا برای جریحه دار کردن احساسات شما استفاده می کنند، اگر مقابله به مثل کنید یعنی کودک را مورد فحش و ناسزا قرار دهید، دور باطلی تشکیل می شود که شاید نتوانید دیگر آن را قطع کنید.
• اعمال مثبت را تشویق کنید: هر وقت عمل مثبتی را در او دیدید به تشویق و تحسین بپردازید، نه این که با بیان جملاتی مثل «از تو این رفتار خوب بعید است»، «چه عجب!» و مانند آن، به سرزنش کودک بپردازید.
• آرامش خود را حفظ کنید: در لحظه عصبانیت موقعیت را موقتاً ترک کنید و بعد از کسب آرامش برگردید.

راهکارهای مقابله با احساس بی کفایتی کودک:
وقتی در تربیت خود احساس بی کفایتی دارید یا فکر می کنید کودک تان فرد ناتوانی است و در واقع احساس دلسردی و ناامیدی کردید، به موارد زیر توجه کنید:
• به کودک نشان دهید اشتباه طبیعی است: وقتی کودک در انجام یک رفتار دچار شکست شد، می توانید با پرسیدن عباراتی مانند «دفعه بعد می توانی چه بکنی تا این اتفاق نیفتد؟»«این باعث شد دفعه بد جبران کنی».یا بیان داستان های افراری که شکست خوردند بعد موفق شدند، کودک را دلگرم نگه دارید.
• کارهایی از کودک بخواهید که بتواند موفق شود: وقتی دستوری به کودک می دهید یا از او تقاضا دارید، این را مدنظر داشته باشید آیا می تواند با توجه به شرایط و توانایی هایش ان را انجام دهد. در واقع کمتر کارهایی را به فرزند واگذار کنید که شکست بخورد.
• تسلیم نشوید: وقتی فرایند جبران را آغاز کردید ، در کنار کودک باشید، شاید این امر زمان ببرد، قرار نیست ناامید شوید و دوباره کار کودک را خودتان انجام دهید.


محمد ترکمان، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی