آرامیس مشاور




آیا محبت بیش از حد، فرزند را لوس و ننر بار می آورد؟

دلبسته دیوانه وار
اگر والدین بیشتر نگران کم توجهی به فرزندان خود و کمتر نگران لوس شدن آنها بودند، دنیا جای بهتری می شد.
اغلب به فکر کودکان فراوانی می افتم که دستخوش پرکاری والدین، خودخواهی آنها و یا مشغله های فکری بیش از حدشان بوده اند و در نتیجه ، نیازهایشان نادیده مانده است، ولی هرگز به کودکی که به خاطر محبت زیاد والدینش بدتر شده باشد برنخورده ام. به هیچ وجه امکان ندارد کودک از محبت آسیب ببیند. چیزی که به عنوان لوس شدن کودک در ذهن من است نتیجه ابراز محبت زیاد نیست، بلکه ناشی از دادن چیزهایی دیگر به جای محبت به او است؛ چیزهایی مثل چشم پوشی از خطا، انتظارات اندک و دادن چیزهای جورواجور.

وقتی واالدین حدودی برای بچه ها قرار نمی دهند ، یا انتظارات تشان از آنان را به خاطر مهربان جلوه دادن خودشان کم می کنند و یا وقتی اسباب بازی یا غذاها یا هدایا را جایگزین محبت یا توجه واقعی می کنند، کودکان آسیب می بینند. وقتی عملا محبت و عطوفت وجود داشته باشد، آیا ابراز محبت بیش از حد معنایی خواهد داشت؟
واقعا محبت بیش ازحد چه معنایی دارد؟
در حقیقت اگر هر روز هم به فرزند خود بگویید دوستش دارید ، او آسیبی نمی بیند. اگر به او یادآوری کنید که برای شما منبع شادی و خوشبختی است، گزندی به وی نمی رسد . کودک بر اثر محبت فیزیکی ، مراقبت و ستایش که استحقاقش را هم داشته باشد، صدمه نمی بیند . با این تصور که فرزندتان با هرگونه توجهی لوس می شود، عطوفت و محبت خود را از او دریغ نکنید و سرد و بی اعتنا نباشید.
در قدیم معتقد بودند خودداری از ابراز محبت به کودکان می تواند به رشد شخصیت آنان کمک کند. شاید در زندگی شما کسی هست که به «روش قدیمی» تربیت کودکان اعتقاد دارد و شما را از مهربانی های زیاد نسبت به فرزندتان برحذر می دارد، اما ثابت شده که این طرز فکر قدیمی اشتباه است. روان شناسان در هزاران تحقیق، درباره رابطه میان ابراز محبت والدین به فرزندانشان و تعادل و سازگاری آنان بررسی به عمل آورده اند.
اگر بچه ها با ابراز علاقه زیاد لوس بشوند- یعنی این اندیشه قدیمی صحیح باشد – باید انتظار داشت متعادل ترین بچه ها از خانواده هایی باشند که در آنها والدین تا حدی سرد و در ابراز محبت خوددار هستند . ولی حتی یک تحقیق هم نمی شناسم که به چنین نتیجه ای رسیده باشد. در تحقیقات مربوط به روابط والدین با فرزندان، همواره متعادل ترین فرزندان در محیط های پر از عشق و محبت والدین بزرگ شده اند.
هنوز والدینی هستند که به این روش قدیمی پرورش فرزند اعتقاد دارند . بعضی از آنان معتقدند که باید به بچه ها سخت گرفت؛ چرا که مهر و محبت آنها را شکننده می کند. برخی دیگر فکر می کنند کودکانی که محبت فراوان از والدین خود می بینند ضعیف بار می آیند (این حرف را از پدرانی می شنوید که نگران اند محبت زیاد در مرد شدن پسرانشان اختلال ایجاد کند.) عده دیگر هم برای باورند که محبت ، تحسین کردن یا اهمیت دادن به فرزند، او را محتاج بار می آورد، به این مفهوم که در بزرگسالی به طور غیر متعارف نیازمند توجه و مراقبت خواهد شد. آنها عقیده دارند که با نشان ندادن محبت، فرزندی تربیت می کنند که نیاز کمتری به محبت دارد.
در حقیقت دقیقاً عکس این عقیده درست است. وقتی بچه ها احساس می کنند صادقانه دوستشان داریم، طوری احساس امنیت می کنند که تقریبا همیشه بی نیاز می شوند. در نتیجه ، بزرگسالانی که از نظر عطوفت از همه نیازمند ترند همان کسانی هستند که دوره رشد از والدین خود محبت کافی ندیده اند و یا مهر و محبت والدین شان پایدار یا بی غل و غش نبوده است. سالم ترین بزرگسالان و کسانی که قادرند محبت شان را به سایرین ابراز دارند، همیشه همان کسانی هستند که در کودکی، والدین شان به صورت بی قید و شرط و بی شبهه به آنها محبت داشته اند، نه آنهایی که مجبور بوده اند به محبتی ناقص تن بدهند.
تحقیق معروفی در این باره که آیا والدین باید به گریه های نیم شب فرزندانشان پاسخ بدهند یا نه، این نکته را به خوبی مشخص ساخت. برخلاف نظر کسانی که معتقدند تسکین دادن کودکی که گریه می کند، تشویق کننده و تشدید کننده گریه های اوست، پژوهشگران به نتیجه وارونه ای رسیده اند. کودکانی که به خاطر گریه های شبانه مورد توجه والدین خود قرار می گیرند ، رفته رفته کمتر گریه می کنند. دلیل آن بسیار ساده است. علت گریه شبانه کودکان، این است که گرفتار ترس و وحشت می شوند. بنابراین وقتی آنها را تسلی می دهیم، امنیت بیشتری احساس می کنند و به همین خاطر بهتر می خوابند.
گریه های شبانه کودک در صورتی قطعاً ادامه می یابد که نیازهای عاطفی اش را ندیده بگیریم. اگر نمی خواهیم کودک را به صورت موجودی وابسته پرورش بدهیم، نباید مهر و محبت و عطوفت خود را از او دریغ کنیم.
این که آیا اصلاً محبتی به فرزند خود نشان می دهیم یا نه را نباید یا شیوه نشان دادن محبت اشتباه گرفت. سرشار ساختن فرزند از نوازش و ستایش و توجه و تاکید براینکه وقتی در کنارش هستید تا چه حد خوشحال اید، همگی خوب و درست است و هر چه بیشتر باشد، بهتر است. اگر دلتان می خواهد، می توانید برایش هدیه ببرید، برایش غذاهایی را که دوست دارد، تهیه کنید و امتیازات مخصوصی برایش قائل شوید؛ اما اینها همه به شرطی خوب است که تعادل در نظر گرفته شود و جایگزین ابراز مهر و محبت صادقانه نباشد (در غیر این صورت، فقط خودتان را گول می زنید. بچه ها فرق بین دوست داشتن صادقانه و رشوه دادن را کاملاً می فهمند).
یکی از پیشکسوتان و روان شناس برجسته کودک، یوری بونفن برنر، می گوید: هر کودکی به حداقل یک بزرگسال نیاز دارد که «دلبسته دیوانه وارش» باشد. همین پیوند عاطفی است که کودکان را از نظر روانی سالم رشد می دهد. از اینکه «دلبستگی و پای بندی دیوانه وار» خود را به دختر یا پسرتان نشان دهید، نگرانی نداشته باشید. وقتی ابراز مهر و محبت به فرزند خالصانه باشد، در ابراز آن افرا ط نکرده اید.


رنس اشتاینبرگ، برگرفته از کتاب «ده اصل ثابت فرزند پروری»